خیلی گناه می کنم و توبه می کنم
دیگر بس است... این همه تکرارها بس است
29نفر
- ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۰۱:۵۵
خیلی گناه می کنم و توبه می کنم
دیگر بس است... این همه تکرارها بس است
29نفر
هو المحبوب
علی جان به هر که رو زدم اصلا به من محل نگذاشت، نزن تو روی مرا بر زمین ...
یا علی خلق تحویلم نمی گیرند،تحویلم بگیر
أنت الکافی
یه شماره ناشناس بهم زنگ زد ساعتی پیش، اولین کاری که به ذهنم رسید بعد اتمام تلفن بغل کردن مادرم و بوسیدنش بود تو ماشین بودیم مامان گفت مردم میگن دیوونه شده این پسر ول کن زشته من از شدت خوشحالی نمی تونسم خودم را کنترل کنم
و این چنین شد که قبل از ظهر امروز مشهد کنسل و بعد از ظهر کربلا تثبیت شد
حالا منم و سه دهه عمر و کوله باری عظیم از گناهان و کمتر از سه ماه فرصت برای دیدار حضرات محبوبین و معصومین علیهم السلام
باید با گذشته ام وداع کنم، وداع
باید آماده دیدار شوم ، آماده
خدایا یعنی میشه منم یروز زیارت وداع امیرالمومنین ...
پ.ن: پاسخ دوستان
یا غیاث المستغیثین
بعد از پست مرد میخواهد در سایت مربوط به یک سفر زمینی- الهی:(با ویرایش و تلخیص)
م:سلام خوشا به حال شما از ابتدای متن انگار که شما وصف حال من را هم میگفتید
اما یه تفاوت بزرگهو الشاهد
درباره قضایای اخیر شیراز و علی مطهری حرف دو ماه پیشم را تکرار می کنم، این ها را زمان حمله نمایندگان مجلس به ایشان نوشتم
ظاهرا بی ربط نوشت:کاش روحانیت در ایران یک چندم جمعیت فعلی بودند اما این اقلیت گروهی بودند دین فهم، اهل علم و تقوا، عملگرا، نون دین نخور و تارک دنیا که به التماس آحاد ملت و بنا به نیاز مبرم بر کرسی قضاوت و امورات فرهنگی می نشستند و لا غیر.
گاهی به خود و دوستانم میگم که ما مذهبی ها اکثریت آنچه از دین و معنویات داریم بواسطه این قشر است و اکثریت آنچه از تباهی دین و مشکلات فرهنگی داریم نیز از همین قشر. نتیجتا در یک تقریب کاملا rough این تیپ دو دسته اند: گروهی در خدمت دین و جامعه و گروهی در مقابل دین و مردم. جالبه این ویژگی مختص این زمان نیست وتمام تاریخ این گونه بوده و خواهد بود تا إن شاءالله ظهور حضرت حجت.
بالاخره یروز مقاله ای که از چندین سال پیش در نظر دارم را مستدل و مفصل خواهم نوشت، مقاله ای با عنوان "افول روحانیت، چرایی و آثار آن"
هوالکافی
حوصله ندارم دقیق و مفصل بنویسم اما خواستم تشکری کنم...
تشکری از تلویزیون ایران که...
اصلا آشکارا دروغ نمیگن و مردم را خر فرض نکرده اند!
از اینکه تو ایران همیشه همه جا همچی آرومه و ما چقد خوشبختیم
از اینکه سالهاست مناسب بودن بازار شب عید را مخابره می کند! و بابت دو تا جعبه پرتقال و سیب ملت فقط 150هزارتومن ناقابل میدن و بس.
از اینکه هنوز سخنان مرحوم مطهری را پخش میکنه قبل اخبار، همو که نسلی از مذهبی های دهه 50 و 60 را نگه داشت درود خدا بر او، اما از وجود متفکران جوان و خوش بیان و خوش قلم که مفاهیم و معارف الهی را با دقت زیاد و به شیوه ای نوین ارائه داده اند غافل است. درود بر این نیاز سنجی!
از اینکه همیشه ایران خوبه اون طرف بده
از اینکه گزارشات مردمی اصلا هدفدار نیست!!
از اینکه تو پخش والیبال دنبال حجاب و در راهپیمایی بنفع نظام دنبال بی حجاب ها می گردد
از اینکه همه ملت بالاتفاق! میگن اگه دنبال اخبار واقعی بدون سانسور هستید کافیست! فقط اخبار شبکه 1 و 2 ایران را ببینید!!!
از اینکه که اخبار تمام جریانات سیاسی ایران را بی غرض همیشه پوشش داده!!
از اینکه...
کلا ما متشکریم
هو الکافی
دقایقی پیش رفتم طبقه سوم پژوهشکده نماز صبح بخوانم بچه ها یا خواب یا درحال نماز بودند. جا نبود اومدم طبقه دوم نمازخانه خواهران
یه پسر از دانشجویان دکتری به طرز عجیبی خود را پیچیده در چادری که گذاشتن اونجا برا نماز دخترای مانتویی خوابیده بود و یک چادر را هم مچاله زیر سر گذاشته بود. هر دوی چادرها زمینه سفید و گلدار بودن
راستی میشه چادر و بوی دخترا را درکنار خود داشت و براحتی خوابید؟!! خوابی با طعم و ظاهر ... و احتمالا رویایی از جنس...
از شوخی بگذرم من این را جایز نمی دانم
فی قلوبی مرض ...
آره والا
هو المحبوب
علی جان بعد اون ظلمها و از دست دادنت فاطمه را فرمودی: "و اما حزنی سرمد" و انصافا هم غم تو بعد رفتن فاطمه پایانی نداشت
علی جان میخوام بگم در اونجور مظلومانه رفتن فاطمه ما را نیز محزون بدان و چه حزنی!!
غمی بجهت مظلومیت خود بانو و غمی نیز بر حزن و غمهای تو برای او
اما بعد از گناهانم و رفتن تو از زندگیم در سال 83 باید بگویمت " واما حزنی سرمد"
آره والا غم منم برای از دست دادن تو سرمد و همیشگی ست.
هوالشاهد
سالهاست که تماشاچی خوبی های خوبهای عالمم
سالیانی ست که تماشاچی موفقیت های دیگرانم
و چقدر سخت است انسان مستعد اما کم همت و بی نظمی فقط تماشاچی بزرگان عرصه های مختلف باشد و بس
فقط تماشای علم فیزیک،
تنها تماشاچی بندگی دیگران
تماشاچی همت و خستگی ناپذیری دیگران
تماشاچی زیبا و منظم زندگی کردن بعضی از اطرافیانم
خدایا سه دهه عمر خسته ام از این همه تماشا کردنم. میخوام بازیگر وسط میدان باشم اما...
خدایا صرف تماشا بدون عمل خسته و رنجورم کرده و اقدامی میخواهم تا رفع خستگی کنم!
کجاست همتی تا با کسالتی صد ساله وداع کنم؟
چه زیبا و فنی فرمودند حضرات محبوبین علیهم السلام که "مَنْ کَسِلَ عَنْ أَمْرِ دُنْیَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَکْسَلُ"
و این امر به تجربه برای من ثابت شده و در کثیری از ملت نیز هویداست.
هوالمحبوب
قبول کن سخت گرفته ای که شرط وصالت را نبودن دلم چنین هرزه گرد و هرجایی قرار داده ای. میگویمت حالا که اینجوری میخوای ترا قرآن دعا کن برای دلم که مدام پی نظری نرود.
یا علی درد مرا عشق تو درمان است و بس، پس:
بعد از این دست من و دامان عشق
یه دوست صمیمی و مومن طی ایمیلی به من این چنین نوشت:
سلام
من بلد نیستم نصیحت کنم مخصوصا تو را...
قبول دارم تو قوی هستی اما آیا قویتر از بابا آدم و نه نه حوا هستی که این ابلیس رانده شده پدرشونو درآورد؟
گفتی:....محبت امیرالمومنین و همچنین مباحث عرفانی طاهرزاده اگه نبود من الان معلوم نبود چه شرایطی داشتم....
خدا را شکر.خوبه.اما من می ترسم و باید ترسید!
این جمله را به یادگارم دارم و به تو به یادگار میگذارم حتی بعد از مزدوج شدن:
از نامحرم باید یوسف وار پا به فرار گذاشت...
حرف زدنشان، نگاه به راه رفتنشان، خنده دلربایشان، جملات کشیده شان، نگاه به چشمان خطرناکشان،و... از همه مهمتر صدای( تاکید می کنم) صدای صدای صدای کِش کِش پایشان، و بوی عطرشان، مگر تو نبودی که پارسال اون فیلم عبرت آموز"هیس دخترها فریاد نمی زنند" را به من دادی؟ قصه از کجا شروع شد؟به کجا ختم شد؟آنجایی که آن مرد مجرد بیچاره در حال و هوای خود بود و داشت تاب می داد اما شیطان از طریق بو! بله بوی نامحرم وارد شد و ذهنش را تاب دادو...
به خدا من تنم از این گفته ات لرزید و می لرزد...
من خودم تیرخورده شیطانم و امیدم فقط به خداست...
گاهی از اوقات زن گوینده اخبار زنده با آرایش و صدای تحریک برانگیزش حالت درونی انسان را شعله ور می کنه که این صدا برای شخص شنونده حرام میشه...
ریزتر از این مساله رادیو ماشین با گویندگی برخی از زنهای شیطون نیز خطرناک میشه که برای من شده...
انشاء الله با ظهور حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) زندگی اسلامی بروز پیدا خواهد کرد.و شاهد این صحنه هایی نظیر اینها نخواهیم بود...
دین و عمل بدان علاج کار ماست...
درست است محبت امیرالمومین کارها می کند اما او که خدای تقوا و خدای خدا ترسیست از صدای زن نامحرم می ترسید و می لرزید .تکلیف ما که دیگر روشن است.
چه جمله قشنگی به من هدیه داد اِبراهیم روحانی:
"من صدای خواننده زن را گوش نمی کنم. امتحان کرده ام و صدای زن روی تک تک سلول های مغزم اثر منفی می گذارد. "
شرمنده عزیزم. یه خوردش برای یادآوری خودم بود که توی دام نیفتم، اما باورکن ترس از نامحرم ترسی الهی است.
"شاید تعجب کرده باشی از این جملات و با خود بگویی که ... هنوز محسن را نشناخته است؟! باید بگویم که چرا!سید محسن را شناخته ام و خوب هم به او عارفم اما باید اقرار کنم که هنوز ابلیس را نشناخته ام!"
هنوز که هنوز است نتوانسته ام این شطرنجی نگاه کردن به نامحرم را به خورد چشمانم بدهم... (خیلی سخته واقعا سخته...)
ملاکی که سالهاست برای انتخاب همسر آینده برگزیده ام:حجاب نیست بلکه حیاست.
حیا دایره بزرگی ایست که اگر یک زن آنرا داشته باشد دایره کوچک حجاب درون آن قرار دارد و محال است کسی حیاء واقعی را داشته باشد و بی حجاب باشد. اصلا کسی که حیا دارد تنش می لرزد از اینکه با نامحرم خلوت کند. مگر می شود کسی حیا داشته یاشد و با نامحرم بخندد و ...البته خود حیا هم شدت و ضعف دارد ولی در کل ملاک باید حیاء باشد که حجاب و عفاف و... زیر مجموعه های آن هستند.
از حیا حضرت فاطمه زهرا(س) به دختران جوان و نازنین ما چه آموخته اند؟
این سوال در ذهن من وجود دارد که واقعا آیا آن چادر خاکی بود یا خاکی شد؟چادر خاکی حرفهایی دارد که جای بحث دارد.
امروزه چادرهای براق دل مردان خاکی را از جا میکند...چرا؟ البته اکثراً جاهل به این مسائل هستند و واقعا زنان نازنینی در کشورمان وجود دارند اما...
الگوی ما در انتخاب همسر و مادر آینده فرزندانمان فاطمه(س) هست و دیگر هیچ.
هو القادر
مَثَل دنیا مَثل دُم ماهی در آب است، با نمی توانیم بگیریم یا پس از تلاش فراوان و گرفتن، با اندک تکان ماهی از دست می رود.
21نفر
یا مَن هَو الکَبیر المُتعال
یک انسان مصمم گروهی را به حرکت در می آورد و گروهی خروشان جهانی را تکان خواهد داد.
لینچان
17نفر
پ.ن: در پست "یک انسان مصمم" درباره این مهم تا حدی حرفیدم اما یادم رفت اصل مطلب را بگم. بارزترین نماد، کاملترین و توحیدی ترین مصداق این حرف متعلق به سیدالشهدا و حماسه کربلا است. یک مومن واقعی و مجاهدِ مصمم، گروهی از بنی هاشم و دیگرانِ از مذاهب و اعتقاداتِ مختلفِ! مسلمانان را به حرکت درآورد و این حدودا 100 نفر جهان اسلام و خارج از آن را قرن هاست که شدیدا متاثر کرده و می کند. مسئله اینست.
هنوز فرصت نکردم از نقش بی بدیل سخنان، سکوت و یا اقدامات رهبری مطلب جامع و دقیقی بنویسم اما در عرصه سیاست و ارتباط با دولت ها اگر رهبری نبود:
هاشمی مملکت را قبضه می کرد و تا هفت نسلش بر مملکت حکومتها می کردند
خاتمی حریف افراطیون اطرافش نمی شد و مملکت را واگذار می کرد
احمدی نژاد حکومت نظامی راه می انداخت و تمام مخالف و منتقدانش را حبس ابد می کرد
روحانی نیز موشک و هسته ای را برای بهبود وضع مردم! کلا کنسل میکرد و کشوری مثل سوییس یا ژاپن و یک اسلام لیبرالی بدون اهداف انقلابی را...
احمدی نژاد این روزها فعال تر شده، پر واضح است که مایل به برگشته. احساسم اینه 8تا 10 میلیون رأی داره، اینقد دولت فعلی در همه امور از جمله اقتصادی تاکنون بی خاصیت بوده که ملت دوباره دارن هوس قبلی را میکنند اما 5 دقیقه آخر "دکتر سلام 64" کافیه تا ایشون را بهتر بشناسیم. هرچند از لحاظ هوش ، بیش فعالی!، سرعت در عمل و خدمت به لایه های ضعیف جامعه مورد پسند اقشاری از ملت بود و تا حدی هست.
پ.ن1: این مطلب علمی و دقیق نیست و در آن مبالغه هست، اما به حقایقی اشاره دارد هر چند به غلو.
پ.ن2: 4 نفر مذکور در آینده هیچکدوم نباید به قدرت برگردند حتی اگه شرایط براشون مهیا باشد . سه نفر اول که امتحانشون را خوب یا بد پس دادند. منتظر روحانی خواهیم بود و البته آرزوی موفقیت و عملگرایی بیشتری تا شعارگرایی. (با این وضعیت روحانی بزور به 4 سال هم میرسه!!!)
گاهی وقتا معتقد به این می شوم که بین این 4 نفر اگه بنا به برگشت یکی شون باشه خاتمی به لحاظ تقوا و نرمال بودن و سینوسی نبودن اندکی بهتره از بقیه هست.
هو المحبوب
یا ...
آن همه دلداری و پیمان و عهد نیک نکردی که نکردی وفا
16 نفر
یا مَن هُوَ یَبقی وَ یَفنی کُلُّ شَیء
عبداله جوادی:
"ابراز شادی در مرگ افراد، چه ضرورتی دارد؛ این رفتار نه واجب است و نه مستحب؛ برای چه باید عواطف یک عده را جریحه دار کرد؟ علی الخصوص که حجاج ما برای انجام فریضه حج باید به این کشور سفر کنند."
مقایسه کنید تشخیص این جامع معقول و منقول و بلکه مشهود را با صحبتهای آقای جنتی که در خطبه های نماز جمعه سخن از تبریک به مناسبت مرگ پادشاه عربستان به میان آورد. رهبری سکوت پیشه کرد و بهترین کار ممکن بود.
نه تقیه ای نه فهم درست سیاسی نه انتخاب مناسب کلمات و نه...
چرا عوض نمیشن ایشون؟ سوال من اینه!
یا مَن هُوَ فی سُلطانِهِ قَدیم
دولتی ها (اکثریت شون) محبوبیت ندارن، با کمترین رأی ممکن سر کار هستند، همت کمی دارند، ضعف نفس دارند و...
من می ترسم این دولت نتونه تا آخر ادامه بده و کم بیاره
تشخیصم بعنوان یک جوان که سالهاست اوضاع سیاسی مملکت را رصد میکنم حمایت و حمایت از دولت است، باید از این مرحله هم گذشت. بعضی از گیر دادن ها سیاسی ست و نه واقعی، بعضی واقعی و بجاست اما بیش از حد روش زوم میشه
شخص رئیس جمهور برخلاف آنچه میخواد نشون بده اصلا انتقاد پذیر نیست و خیلی هم بر خودش مسلط نیست، عصبانیت عجیبی را در چهره و کلام ایشون می بینم که اصلا در خاتمی و احمدی نژاد نبود. اگه ایشون رأی روسای جمهور قبلی را داشت شاید دیگه قابل کنترل نبود
حضور خاتمی بعد خفقان و آقازادگی زمان هاشمی تقریبا مطلوب و مغتنم بود که در ادامه متاسفانه همراهیان و حامیانش با افراطشان ...، حضور احمدی نژاد امید را برای عدالت گرایی و حذف مدیریت بسته دوران قبلی ها و عملی کردن شعار" ما میتوانیم" زنده کرد که همو نیز این روزنه امید را بکلی ویران ساخت با قوت گرفتن نقاط ضعف دولت و ویران کردن نقاط قوت دوسه سال اول و در میانه راه با چرخشی وحشتناک. ظهور روحانی را نمی دونم چگونه میشه توجیه کرد، حرفی ندارند و مهمتر عملی هم تا اینجا...
کاش ایرانی جماعت اینقد اسیر سیاست و منیت نبودند و کمک به دولت های گوناگون در جهت منافع ملی فارغ از گرایش سیاسی و فکری همگانی می شد. معمولا منفعت خودمون را بر منفعت ملت ترجیح میدیم. راهکارِ کمک به دولت دیدن خدمات و بازگو کردن آنهاست و همچنین احترام به سبک تفکرشان و انتقاد مشفقانه با ادبیاتی آرام.
پ.ن: راه آسان برای توسعه پوشالی:" تنبلی در مدیریت، دیکتاتوری در سیاست، ذلت در دیپلماسی"
You can do anything if you have enthusiasm. Enthusiasm is the yeast that makes your hopes rise to the stars. Enthusiasm is the spark in your eye, the swing in your gait, the grip of your hand, the irresistible surge of your will and your energy to execute your ideas. Enthusiast are fighters; they have fortitude; they have staying qualities. Enthusiasm is at the bottom of all progress. With it, there is accomplishment. Without it, there are only alibis.
Henry Ford
حضرت علی علیه السلام:
براى ریاکار دو نشانه است: 1-در تنهایی، کسل و بى حال است؛ 2-در بین مردم، سرحال و بانشاط
می گویم: تکلیف خیلی هامون با همین روایت مشخصه، همین.
***************************
خل الذنوب صغیرها و کبیرها فهو التقى گناهان کوچک و بزرگ را ترک گوى که تقوى همین است.
و اصنع کماش فوق ارض الشوک یحذر ما یرى و همچون کسى باش که از یک خارزار مىگذرد لباس و دامان خود را چنان جمع مىکند که خار بر دامانش ننشیند.
لا تحقرن صغیرة ان الجبال من الحصى هرگز گناهى را کوچک مشمار که کوههاى بزرگ از سنگریزههاى کوچک تشکیل شده!
یا مُوفِیَ العَهد
شهادت بچه های سپاه آن سوی مرزها اونم در سطح فرماندهان و سراداران نشان از حفظ تفکر انقلابی و از جان گذشتگی بدنه اصلی سپاه دارد. غیر از این باشه برای انصراف از زندگی امن و راحت با گرفتن بازنشستگی و نشستن در خانه پیش اهل و عیال بجای هجرت بمکانی در چند صدمتری داعش و اسرائیل و ... چه توجیه دیگری میتواند وجود داشته باشه؟ دیروز به همراه فرزند عماد مغنیه فرمانده سابق تیپ الغدیر یزد را هم شهید کردند. چندین ساله که شهادت سرداران و فرماندهان سپاه در لبنان و سوریه ادامه داره، این یعنی بچه های سپاه آگاهانه این راه را انتخاب میکنند و کاملا به عواقب آن آگاهند. چرا حقیقت را در نظر نگیریم؟ باید منصف بود و قبول کرد که "فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیما"، من و تو چه میدانیم اجر عظیم چیست؟ آخه به پیمانه من و تو نیست که "عظیم" را در ذهن تداعی کنیم. پفک نزد کودک عظیم هست و دوچرخه نزد نوجوان عظیم است و خودرو نزد جوان و مسکن خوب نزد بزرگسال و پس انداز بانکی نزد میانسال و ... . معیار عظیم بودن غیر از سن و سال طرز تفکر و اندازه بزرگی آدماست. چه بسا چیزی که نزد یک بی سواد دنیا نگشته عظیم حساب بیاد نزد یک استاد دانشگاه به ازرنی نیرزد، چه بسا خوابی که نزد سالک در ابتدای راه عظیم محسوب می شود نزد عارف واصل "حقیر" باشد و بی ارزش. راستی نزد خدا چی "عظیم" بحساب میاد؟
وقتی تمام استکبار با تمام قدرت در صحنه هست این مجاهدان مظلومی از ایران و لبنان و پاکستان و عراق و... هستند که پا در رکاب کرده اند و جبهه حق را در برابر جبهه باطل استوار نگه داشته اند. جهاد مغنیه از من جوان تر بود کدام جوانی ست که آرزوها نداشته باشد؟ شهادت حقیقتی ست که پذیرش و درک آن جز برای اهل تفکر و معنا آغوش باز نمی کند. پذیرش شهادت منوط به درک حقیقت دنیاست و این تلاش فکری می برد تا برایمان جا بیفتد، غیر از این با کمک دل هم میتوان پذیرا شد اما برد با کسانی ست که مبنای عقلی را یافته و با دل خود طی طریق می کنند. رویارویی نهایی نزدیک است و الان هم مظاهری از آن نمایان. باید تکلیفمان را مشخص کنیم که در کدام گروه هستیم یا شاید هم بخواهیم بیطرف باشیم!! بگمانم باید انتخاب کنیم و گرنه انتخاب میشیم، گریزی نیست.
رویکرد دیپلماتیک وزیر خارجه مسلمان لزوما (و البته قطعا) نباید با فرمانده نظامی مشابه باشد اما وظیفه سرجایش پابرجاست. در کنار پستی که از دکتر ظریف دفاع کردم نمیتونم این قدم زدن با مظاهر ظلم و این رفتن به پاریس و این سکوت در برابر اهانات به حضرت رحمة للعالمین را بفهمم. در عالم سیاست حرکات دست و چشم هم مفهوم داره، به نظر من نشستن سر میز مذاکره با صحبت حین قدم زدن کاملا متفاوته، دومی دوستی را می رساند. خدایا کمک کن تا خدمتمان1 به خلق به تخطئه تولی و تبری نیانجامد. همین
1: در انگیزه خیر خواهی ایشان و نیت خدمت به دین و نظام و مردم هنوزم شک ندارم اما همه رفتار و تشخیصش را نمی پسندم.
پ.ن1: گاهی به این نتیجه می رسم که در افتادن بی فایده و دشمن تراش با عالم و آدم بسبک دولت نهم و این وادادگی و توجیه همه خباثت و بدخواهی دشمنان بسبک دولت یازدهم هیچکدام مطلوب نیست. بجز رهبری که استثنای روزگارمان هست هنوز سیاستمداری ندیده ام که"أشداء علی الکفار و رحماء بینهم" را دقیق فهمیده باشد و با تدبیر به آن عمل کند.
پ.ن2:عشق همین جاست
یا حبیب الباکین
ز کثرت گنه بیشمار گریه کنم / و یا ز خجلت پروردگار گریه کنم
گلی نچیده خزان گشت باغ زندگیم / روا بود چو ابر بهار گریه کنم
خدا گواست که جبران نمی شود گنهم / تمام عمر اگر زار زار گریه کنم
گناه بین من و یار دوری افکنده / به حال خویش و یا هجر یار گریه کنم
سزد که با سر و پای برهنه در هر کوی / به راه افتم و دیوانه وار گریه کنم
اله من به من آن اشک ده که تا دم صبح / چو چشم عاشق شب زنده دار گریه کنم
گر اراده تو به بخشیدنم بگیرد قرار / بر آن شوم که دگر بیقرار گریه کنم
16 نفر
دریافت دینی رئیس جمهور گاهی اشتباه ست و در بعضی موارد بوضوح تحریف تاریخ و واقعیت است و خطرناک. همچنین بود تفکر دینی رئیس جمهور قبلی که فکر میکرد دوران، دوران مدیریت امام زمان است و این اشتباه عجیب را از تلویزیون هم در برنامه زنده تبلیغ میکرد والبته بچه مذهبی ها هم باورشون شده بود. کلا در فراگرفتن دین از یک سیاستمدار باید احتیاط کرد. یکی بی تدبیرانه قیام حسینی را علم میکند یکی صلح حسنی را یکی هم مثل فعلی هر دو را با هم بنفع خود و سیاست خود تبیین می کند. بهترین دریافت از تاریخ ائمه را رهبری در کتاب انسان 250 ساله بیان کرده. همین.
چه می جویی عشق همین جاست ...
چه می جویی انسان اینجاست ، همه ی تاریخ اینجا حاضر است، بدر و حنین و عاشورا اینجاست و شاید آن یار ، او هم اینجا باشد .
ما وارث انبیاء هستیم و آیات الهی آفرینش انسان در وجود ماست که معنا می یابد. ما از مرگ نمی ترسیم که مرگ ما شهادت است ، و شهادت حیات عند رب. عقلهای محجوب و آینه های قیر اندود فطرت بشر غربی چگونه خواهند توانست که معنای حیات عند رب را دریابند. حیات عند رب نقطه پایانی معراج بشریت است که به آن جز با شهادت دست نمی توان یافت. ماییم که بار تاریخ را بر دوش گرفته ایم تا جهان را به سرنوشت محتوم خویش برسانیم. خون سرخ ما فلقی است که پیش از طلوع خورشید عدالت بر آسمان تقدیر نشسته است.
ما همه افق های معنوی انسانیت را در شهدا تجربه کردیم. ما ایثار را دیدیم که چگونه تمثل می یابد، عشق را هم، امید را هم، زهد را هم، شجاعت را هم ، کرامت را هم، عزت را هم را، شوق را هم ، و همه آنچه را که دیگران جز در مقام لفظ نشنیده اند ما به چشم دیدیم. ما دیدیم که چگونه کرامات انسانی در عرصه مبارزه به فعلیت می رسد. ما معنای جهاد اصغر و اکبر را درک کردیم ، آنچه را که عرفای دل سوخته حتی بر سر دار نیافتند ما در شب های عملیات آزمودیم. ما فرشتگان را دیدیم که چسان عروج و نزول دارند. ما عرش را دیدیم، ما زمزمه جویبارهای بهشت را شنیدیم، از مائده های بهشتی تناول کردیم و بر سفره حضرت ابراهیم نشستیم ،ما در رکاب امام حسین (ع)جنگیدیم، ما بی وفایی کوفیان را جبران کردیم.
تو را با خدا چه عهدی بود که از این کرامت برخوردار شدی و خاک زمین تو سجدگاه یاران خمینی شد و حال چه می کنی در فراغ پیشانیهایشان که سبب متصل أرض و سماء بود و آن نجواهای عاشقانه، می دانم که دلت می خواهد باز هم خود را به حبل دعای شهدا بیاویزی و با نمازشان تا عرش اعلی بالا روی، اما از آن روز که انسان بر این خاک زیسته است، آیا جز اصحاب عاشورایی سید الشهدا کسی را می شناسی که بهتر از شهدای ما خدا را عبادت کرده باشند؟
تو چه کرده ای که سزاوار کرامت این همه گشته ای که سجدگاه یاران خمینی باشی؟ چه پیوندی بوده است میان تو و کربلا؟ کدام رسول بر خاک تو زیسته است؟ تو کهف اعتکاف کدام عارف بودی؟ اشک کدام عزادار حسین (ع) بر تو چکیده است ؟ چه کرده ای؟!
علی مطهری خداوند سبحان را هم اگر زیر سوال برده بود باید پس از اتمام صحبتهایش به آرامی کسی نوبتی می گرفت و جوابی میداد، او موحد است و مسلمان و شیعه و معتقد به نظام فقط نظر و سلیقه اش با تو و دار و دسته های تو فرق می کند، تو از اسلام و مکارم اخلاق آن چه بهره ای برده ای که جواب ایده را با مشت میدهی؟ تو از کجای قرآن مطلعی که ما نیستیم؟ کجای معارف بلند اهل بیت را میدانی که به ماها نرسیده است؟ اگر به سبک تو بود که امام رضا می بایست در آن مناظرات تاریخی هفت هشت نفر را خفه میکرد 10 15 نفر را گردن میزد 30 40 نفر را زندانی بقیه را تبعید چرا که همه مخالف دین ومرام او حرف زده بودند چه برسد به مخالفت با سلیقه او. میگید امام رضا قدرت نداشت میگم امیرالمومنین که در رأس بود او چه کرد. علی علیه السلام فقط با گروهی از غلات که مشرک شده بودند و درباره اش غلو می کردند پس از بارها انذار و آگاهی بشدت برخورد کرد و آنها را نابود ساخت. مسئله شرک مسئله حساسی ست که قرآن اون بلا را (فاقتلو انفسکم) سر قوم موسی پس از جدایی موقتش از مردم و مشرک شدن ملت آورد، تازه اون مسئله از جهاتی متفاوت بود مثلا وجود نبی در میانشان واتمام حجت، نعمت های فراون بر بنی اسرائیل و... موسی علیه السلام صاحب تشریع بود و متصل به وحی. آیا مسائل سیاسی به این اندازه مهم هستند که کوچکترین مخالفتی با اندیشه دینی یا سیاسی ما باید با کتک و فحش پاسخ داده شود؟ اگر هم اینقد مهمند آیا این روش در برخورد شیوه ی درستی ست؟ کلا مصیبتی ست آزاد اندیشی در ایران. متاسفم.
پ.ن: انصافا نمی دونم کار کیا بوده و نمی خوام هم بدونم. از این دسته اوباش در هر کسوت و صنفی کم نیستند. نتیجتا "تو" در بالا typical است و لاغیر.
او بیتردید تعادل روانی نداشت و در سالهای ۶۱ تا ۶۵، آنگونه که حافظه یاری میکند، در دانشگاه امام صادق علیهالسلام بود و رفتارهای متناقض بسیار داشت؛ گاه خوب درس میخواند و گاه نسبت به درس بیتفاوت بود، گاه در کارها منظم و گاه به شدت بینظم بود، گاه روح جمعی داشت و با نشاط در بین دوستان وقت میگذراند و گاه شبها در کلبهای که در اطراف استخر آبیاری در ضلع شرقی دانشگاه بود تنها میخوابید، گاه از معنویت سخن میگفت و دعوت به نماز شب میکرد و گاه همه شرع را زیر سؤال میبرد، گاه سخن از اخلاق بر زبان میآورد و گاه قطعا و به آسانی دروغ میگفت، گاه از رفتارهای زشت و سخنان ناپسند خود توبه میکرد و گاه به فاصلهای اندک آن چنان توبه میشکست که چشمان آدمی خیره میماند. گاه از پایبندی به رفاقت حرف میزد و گاه با حرف و عمل خود به گونهای اصول رفاقت را زیر پا میگذاشت که آدمی حیرتزده میشد.
**********************************************************
گروگان گیری که مدتی پیش در استرالیا کشته شد طلبه ایرانی بود و مدتی هم در دانشگاه امام صادق مشغول به تحصیل بود. خوب اینو همه می دونن اما مطالب بالا که توصیفی از او توسط یک همکلاسی دوران دانشجوییش است مرا بر خود لرزاند. آخه بعضی را با مصادیقی یکسان یا متفاوت و البته با شدتی کمتر در خود دیدم. یادم نره که والعاقبة للمتقین و نه للمحسنین اونم از نوع اسم و نه فعل.
روایتی از امیرالمومنین هست که میگه جاهل را نمی بینی مگر در افراط یا تفریط.
خدایا سه دهه عمر و افراط و تفریط و بی تعادلی هنوز...هنوز...
عبدالله جوادی عرفان را پردهنشین و اخلاق را شاهد بازاری میداند.
اخلاق مال خواصی از مومنان است و عرفان مال اوحدی از اهل ایمان، ... یکی مستور است و دیگری مشهود، باید اخلاق را یک گلی دانست که شاهد حوزه ودانشگاه باشد یعنی چاره ای جز تخلق نیست لکن عرفان هم صعب المنال است عِلما و هم مستصعب المنال است عملا...
پ.ن:بارها گوش کردم و هر دفعه یحالی شدم.کاش حال ها دوام داشت والبته در قبض و بسط حکمتهاست،الحمدلله
گزیده سخنان رهبری امروز 17 دی ماه درباره خصوصیات رژیم پهلوی:
مدتهاست بر این نظرم بالاخره سی و اندی سال پیش ملت خواهان چیزی بودند هنور هم عده زیادی بر همین رویکرذند اما خوبه و بالاتر لازمه همه پرسی در بعضی موارد صورت بگیره تا جمهوریت نظام بیشتر نمایان شود. از جمله اجبار به حجاب و ولایت فقیه و ...
من اشکالی نمیبینم حتی به نفع نظام تمام میشود، در کل موافق نظر رییس جمهورم هر چند نمی دانم منظورش دقیقا چیست اما حرف دل مرا زد.
پ.ن: رای من به استمرار ولایت فقیه بشرط وجود رهبری فعلی و عدم اجبار به حجاب(مثل نظر مرحوم طالقانی) خواهد بوذ و برای هرکدام دهها دلیل دارم.
پ.ن2: درباره حجاب خیلی بحث است اما به همین اکتفا کنم که کسی به این نظر رسیده که دیوانه وار شیفته چادر زن ایرانی است و یکی از ملاکهای ازدواج خودم همین یکی ست هر چند هیچ نظر سخیفی درباره بی حجاب ها ندارم چه رسد به غیر چادری ها. از منظر من پوشش چادر به زیبایی و شخصیت زن کمک وافری میکند. حجاب شرط لازم است و نه کافی و وافی. نداشتنش هم چیزی از انسانیت کم نمی کند اما از کمال شاید. حجاب الزاما حیا و عفت نمی آورد اما بشدت در این موارد موثر می افتد. به حجاب اعتقاد عجیب غریبی داشته و دارم اما به اجبار به آن در جامعه برای مسلمان و غیر مسلمان ابدا. البته این از موضوعاتی ست که هنوزم باید روش فکر کنم اما اخیرا دوستی بشدت مذهبی و اهل مطالعه به کمک قرآن ادعای مرا ثابت می کرد در حالیکه من عقلا به این رسیده بودم و هنوز آیات حجاب را درست حسابی بررسی نکردم، باید احتیاط کنم.
اینو اخیرا استاد طاهرزاده در جواب سوال یکی از کاربران نوشتند، اصلا یه حالی شدم. خوشا بحال جوادی که عبدالله شد، عبدالله.
ایشان چنین نوشتند:"سلام علیکم: باور بفرمایید بنده معتقدم اگر حضرت استاد متأله جناب آیتاللّه جوادی آملی، جامع منقول و معقول و مشهود، این جملات را در محضر مولیالموحدین«علیهالسلام» بر زبان میآوردند، حضرت بیدرنگ ایشان را در بغل میگرفتند و لبهایشان را میبوسیدند و میفرمودند حقیقتاً طبق قاعدهی «علینا بالقاء اصول و علیکم بالتفریع» شما خیلی خوب سخنان ما اهل بیت را تبیین کردید و بهخوبی راه رسیدن به معارف قرآنی را تعریف نمودید. آری آیت اللّه جوادی وَ ما أَدْراکَ ماآیت اللّه جوادی! همین متن مختصر نشان میدهد ایشان چه جایگاه منیعی در فهم قرآن و عرفان و برهان دارند. موفق باشید".
موافق دفن شهدا در بهترین مکان از بهترین جای زمینم چه رسد به وسط یک میدان،اما مخالف زور گویی و قانون شکنی ام. باید منطقی استدلال آورد که جایگاه شهدا بالاتر از قوانین یونسکو ست نه اینکه به محض یک مخالفت از جانب مسئولی او را ضد شهید و ضد ولایت و کافر و ...بدانیم. حزب الله باید منطقی، مظلوم و آرام اما خروشان و محکم باشد نه قلدر و اتهام زن. اینم بگم که اونطرفی ها یادبود و مجسمه کشته شدگان جنگهایشان را در بهترین میادین و اماکن شهرشان قرار میدن اما نوبت به شهدای همیشه مظلوم ما که می رسد باید به حاشیه رانده شوند.
بعد پیاده روی اربعین در تهران امیدم برای سبک کردن بار گناهانم به تشییع شهدای گمنام است و این را از توفیقات بسیار مهم می دانم اگر موفق بشم.
دوستی که در تمام سال پیام تبریکش منحصر به شب یلدا و چارشنبه سوری ست امشب پیامید:"آنگاه که تولد دخترکی بی گناه مایه ی ننگ عرب ها بود! آنگاه که زندگی برای دخترکان ساعتی به طول نمی انجامید... نیاکان پاکمان بلندترین شب سال را شب تولد مینو(الهه زن) و میترا(الهه خورشید) را یلدا نام نهادند و گرامی داشتند و شادی کردند. یلدا مبارک"
ج جوابیدم: درود بر پیامبری که زنده به گور کردن دختران را زنده به گور کرد. درود بر او واهل بیت پاکش، یلدات مبارک
پ.ن: افتخار بر ایرانی بودنم می کنم اما متنفرم از تعطیلی عقل و ناسیونالیسم افراطی.همین
حضرت رسول اکرم :من از آنچه نمی دانید نگرانی ندارم ولی ببینید آنچه را می دانید چگونه به کار می بندید.
16 نفر
...................................................................................................................
پ.ن1: إنّی لا أخاف علیکم فیما لا تعلمون و لکن انظروا کیف تعملون فیما تعلمون
پ.ن2: همین یکی روایت برای جهنمی شدن من یکی کفایت میکند.
ملا احمد نراقی: بدان که دنیا مزرعه آخرت است و دل آدمی حکم زمین را دارد و ایمان چون دانه است و طاعت چون آبی ست که زمین را به آن سیراب باید کرد و پاک کردن دل از معاصی و اخلاق ذمیمه پاک کردن زمین است از خار و خاشاک که زرع را فاسد می کند.
9نفر
***********************************************************************
مجتبی1 پیام داد:سلام خوبی؟.... درسا خوب پیش میره؟ پشیمون نیسی اومدی فیزیک میخونی؟؟؟؟؟؟
پیامیدم: سگ واژه نارسایی بجهت توصیف شدت پشیمانی ست
1: دانشجوی دکتری فیزیک تحصیلات تکمیلی
پ.ن: جوابم شوخی بود اما فیزیک است و سختی های آن و بیکاری پس از آن.
***********************************************************************
آقای هاشمی پیام داد: هو نحن و نحن هو و نحن نحن و هو هو1
جواب دادم: لهم حالات مع الله و لیکن لی حالات مع ابلیس هو أنا و أنا هو و أنا أنا و هو هو، والا.
1: اشاره به حدیثی منتسب به ائمه علیهم السلام" لنا حالات مع الله هو نحن...."
***********************************************************************
علی بن ابیطالب: "چه سکوتی دنیا را فرا می گرفت اگر هر کس به اندازه عملش حرف میزد"
23نفر
لکن این سمینار و امثال آن بناست چه معجزهای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟
چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمیگیرد که نتیجه را همه بطور ملموس مشاهده کنند؟
می گویم خدا را شاهد می گیرم که احدی چون تو و احمدی نژاد، رهبری را تخریب و تضعیف نکرد. اون یکی طوعا یا کرها دست برداشت تو هم دست بردار از این دشمنی با رهبری. دست بردار.
پ.ن: سیاستمداریم که... بدون عنوان
بی ربط نوشت: چرا نهادی چون آستان قدس رضوی نباید مالیات بده؟ چرا کسی نباید بر گردش مالی آن نظارت کند؟ چرا به واسطه دین و امام معصوم اینقد باید قدرت اقتصادی پیدا کند که ... بماند. این ها همه احتمالا جوابی دارد اما من نمیدانم.