...تا أوابی حفیظ

...تا أوابی حفیظ

ترتیب زمانی نوشته ها را از بایگانی ماهانه بیابید
......................................................................
آن که او به غمت دل بندد چون من کیست؟

ناز تو یا ... بیش از این بهر چیست؟

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۱۷ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

هوالهادی


سلام استاد لطف خدا سالیانی ست اینجور شدیم عقلی و قلبی که اسمی از عرفان و اخلاق و اولیاء خدا می شنوم اول نگاه میکنم ببینم نظرش درباره خمینی کبیر و رهبری چیه، یعنی با وجود انتقاداتم بر وضعیت موجود و حتی گاهی شبهاتم درباره بعضی از رفتارها و کلام های قائد، ملاک دین و ایمان واقعی را نظر و نسبت اون مدعی یا عارف واقعی درباره انقلاب و... می دانم یعنی تبعیت و یا فی الجمله سکوت و تایید تلویحی مثل آقای وحید یا سیستانی یا ... یعنی میفهمم تو صراط هستند یا نه؟ سیمشون وصله یا نه؟ و علم و ذکرشان حجابشان شده یا نه؟ درمورد اون سایت که یکی معرفی کرد و شما فرمودید" چرا وقتی در امور معارف دینی و اخلاق، عالِمانِ شاخته‌شده و قابل اعتماد را داریم به اموری رجوع کنیم که سخت ابهام‌برانگیز است؟" که مشخصا منظورتان تاکید بر استفاده از محضر یگانه زمان عبداله جوادی ست و امثال آن(که البته کم است) من مراجعه کردم با توجه به مختصر سوادم در پی سالیانی مطالعه تفسیر از دیگری و حکمت وعرفان از شما دیدم حرف خوب زیاد دارن اون عارف ناشناس،؛ تاییدات قوی هم بر امام خمینی و قائد دارند و درمورد بعضی حرفاشون یجورایی حس کردم با حرفای مرحوم دولابی طرف هستم! شما نهی کردید اما با بررسی اجمالی خلاف شرع ندیدم بلکه به دلم نشست میشه مث منی که ان شالله با توجه و زیرکی به مطالب می نگرم و بصورت پیش فرض خودم را تسلیم هر حرفی نمی کنم ادامه بدم خواندن آن سایت را تا مشمول این تذکرتان نشوم که " در حالی که خطر این‌که در دلِ سخنان خوب معنوی چیزی گفته شود که ممکن است انسان را سرگردان کند، هست" 

پاسخ:

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش این ابهام از آن‌جا برای بنده شکل گرفت که وقتی انسان متدینی وظیفه‌ی خود می‌بیند که سخنان حقی را جهت تذکرات اسلامی اظهار نماید، دیگر چرا با عنوان عارف ناشناس این کار انجام گیرد که مسئولیتی به عهده‌ی شخص خاصی نباشد؟ مگر این‌هم یک نوع تقوا به حساب می‌آید؟ پس چرا امامان معصوم«علیهم‌السلام» چنین نکردند؟! موفق باشید



  • ۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۷:۲۴
  • سیدمحسن
هوالتواب
دیدی که نشد، خواستم نشد، عهد بستم نشد قسم خوردم نشد ایوانش نشستم و زل زدم و اشک ریختم نشد
من همان نیستم که قبلن بودم نه اصلا
من عوض شدم، بله خیلی تغییر کردم
"بدتر شدن" واژه ای نارساست برای توصیف ماه های اخیرم
دیگر عذاب وجدان هم برایم خاطره است
اینک منم و شب آخر مهمانیت
و چقد دیر آمده ام
همیشه آخرین بوده ام ، همیشه تاخیر دارم، اغلب عقبم اینجا هم، امسال هم ، این ماه هم
هیچ کس مث من نیس خدایا
این منم با عجایبی از گناهان و توبه شکستن ها که یک صدمش هم کمر کوه را می شکند و من همچنان لبخند می زنم و حفظ ظاهر میکنم
گویا باورم شده که تو و حضرات محبوبین را هم مثل خانوده و دوستانم میشه گول زد
فکر کرده ام ریا در محضر خودت هم جواب میدهد، واعجبا
خدایا این راه من بود اما تو خود شاهدی من قصد این گونه راه پیمایی نداشتم و این شد که می بینی
اصلاح اراده و استقامت یکی مث من از فتح خیبر و عملیات فتح المیبن سخت تر می نماید، سبحان الله از دو تکه استخوان و این همه سرکشی!
خدایا هرگاه کتاب کلیدهای بهشت را تورق میکنم شب و روز مهمی را نمی بینم که اعمالش از یاد سیدالشهدا خالی بماند، شب آخر رمضان هم زیارت ارباب آورده اند، گویا نه بلکه قطعا نشان از این دارد که راه تو از توجه به حضرت جدا نیست 
امشب دست خالی نه، با کوله باری از تکرار زشتی ها و بی ادبی های سالیان عمرم آمده ام به محضرت و می گویم مرا به حسین ببخش و نه فقط این، دیگر بس است تکرار گناه و توبه و شکستن ها، سلوکی ببخشایم که بی وقفه تا پایان عمرِ این دنیایم ادامه پیدا کند و ابدیتم را آباد کند، خدایا نگاهی میکنم به سالهای زندگیم می بینم هر چه هست بندگی نیست 

بس توبه و پرهیزم کز معصیت تو باطل شد     من بعد بدان شرطم کز توبه بپرهیزم


پ.ن: خدایا ایمان به سبک قرن 21 با دنیا طلبی و  اشرافی گری و رقابت های مذموم همراه شده، خدایا من از عاقبت خود هراسانم یا أرحم الراحمین
پ.ن2: اصل شعر جناب سعدی بجای" معصیت" واژه عشق است
خمیده
  • ۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۲:۴۹
  • سیدمحسن
هوالهادی

سلام استاد: من این طرف اون طرف میشینم و خودم را منتسب به شما می کنم و ادعای شاگردی تون اما خوب برای خودم در سیاست مجتهد هستم مثلا و تقلید نمی کنم مثلا، مثل این نوشته در وبلاگم شما را ناخشنود می کنه آیا؟
نوشتم اخیرا: دیدار طیفی از...

پاسخ:

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی هم خوب است که هرکس خودش اهل فکر باشد، ولی مواظب باشید در ارائه‌ی نظر خود همه‌ی جوانب را بنگرید و اگر از جهاتی مثل بقیه فکر نمی‌کنید لااقل متوجه باشید مبنای نظر بقیه چیست. مثلاً در این مورد خاص، آیا آنچه توسط دانشجویان به گفته‌ی شما گزینشی ارائه می‌شود، روح اصلی دانشگاه  نیست؟ آیا باید عده‌ای که مقیّد به هیچ قیدی نیستند و حالت آنارشیست‌گری دارند هم در چنین جلساتی به میدان بیایند؟ مگر روح انقلاب که مردم انجام دادند از آنِ معاندان نظام است؟ موفق باشید


پ.ن: بی ربط به این پست و مربوط به پست  حرم در جواب دیگری اصغر طاهرزاده گفت:
باسمه تعالی: سلام علیکم: تجمل و اشرافی‌گری با روح اسلام و انسانیت نمی‌خواند هرکجا که باشد. ولی باید بین کاخی که پهلوی برای خودش می‌سازد و با حرمی که تولیت بنا به نظر خود، برای نشان‌دادن شکوه شخصیت امام راحل می‌سازد، فرق گذاشت به‌خصوص که توصیه شده است حرم امامان و مساجد با شکوه باشد ولی تجملی نباشد. در مورد حرم حضرت امام تفاوت نظرها در با شکوه‌بودن این معماری یا تجملی‌بودن آن است. بنده معتقدم در این موارد که به‌راحتی نمی‌توان گفت حرم از کدام نوع است، بهتر است سکوت کنیم، زیرا سازندگان آن با نیّت ارائه‌ی شکوه، آن را شکل داده‌اند و جای حمل بر صحت در همین جاها است و شاید به همین جهت رهبری نمی‌توانند نظر صریح بدهند چون خلاف ِ بیّنی به‌حساب نمی‌آید علاوه بر این‌که این نوع فعالیت‌ها نقشی در تشدید رکود و تحریم ندارد. از طرفی؛ مگر خود حضرت امام در امور شخصی‌شان این کار را انجام داده اند که نسل چهارم انقلاب در مورد امام دچار دوگانگی شوند؟! موفق باشید
  • ۲۴ تیر ۹۴ ، ۱۸:۳۶
  • سیدمحسن
هوالکافی
مقاله مستدل و وزینی را امروز در سایت بی بی سی فارسی دیدم با عنوان "دشمنی حکومت ایران با اسرائیل از کجا سرچشمه میگیرد؟"  که حیفم اومد اینجا نذارم

پ.ن: بی بی سی را در سال های اخیر منبع فوق العاده ای برای دریافت اخبار ایران و کشورهایی چون افغانستان و ... یافتم، برای کسی که با مبانی آشناست و زیرک، جستجوی حق از آمیزه ی حق و باطل خیلی هم سخت نیست. 
  • ۲۳ تیر ۹۴ ، ۱۴:۴۰
  • سیدمحسن
هوالشاهد
این روزا هرساعتش مطلبی به ذهنم میزنه برای ازش نوشتن اما حسش نیست
درباره دیدار اخیر دانشجویان با رهبری مث روز روشنه که حساب شده و فیلترشده هست باید اسمشو گذاشت "دیدار دانشجویان موافق و معتقد به نظام با رهبری"
این نحوه کار جز ضرر به نظام نفعی نداره، دیدارهای کلیشه ای و متن های سفارشی 

پ.ن:کاش من مشاور رهبری بودم!!




  • ۲۲ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۶
  • سیدمحسن

عزم دیدار تو دارد جان بر لب آمده

بازگردد یا برآید چیست فرمان شما؟

5نفر

  • ۲۱ تیر ۹۴ ، ۱۱:۵۳
  • سیدمحسن

هوالمحبوب

گفتی به غمم بنشین یا از سر جان برخیز      

 فرمان برمت جانا بنشینم و برخیزم


11نفر

 

  • ۱۹ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۵
  • سیدمحسن

هوالهادی

 برای دوست عزیزی که دائم در تلگرام  برایم مطالب سیاسی می فرستاد بالاخره پس از مدتی سکوت این چنین نوشتم:(با اندکی ویرایش)


یکساله که برخلاف ده سال قبل آن خیلی  وارد بحث سیاسی با کسی نمی شوم چون فکرم درگیره و البته این بحثها به دلایل گوناگون به نتیجه ای نخواهد رسید . از شعر و  حکمت استقبال می کنم تا روحمان تازه شود درحالیکه برخلاف طیف تفکر دوستان عزیزی چون تو به هزار دلیل عقلی ونقلی و تجربه ای معتقدم به این راه و برخلاف اهل جمود و تقلید که بی تفکر همچی راتایید می کنند منتقدم به این سیره و برای اولین بار عنوان" معتقد منتقد" رادر ادبیات سیاسی ام  وارد کردم و مطلب ها نوشته ام که امکان رجوع به آن در وبلاگم است، منتها برخلاف خیلی  از دوستان اصلا در پی تحکم ایده ی دینی و سیاسی خودم به رفقا نیستم و به اصل"آزاداندیشی" معتقدم . هرکسی باید در برابر امام صادق علیه السلام حجت داشته باشه و قطعا دو نفر نیستند که یکسان بیندیشند و یکسان نتیجه بگیرند. البته در دیدار حضوری با گرانقدرهایی چون تو حاضرم بعضی مسائل را که اصلا توسط محضرتان دیده نشده  و در نتیجه به نتیجه گیری نسبتا متفاوتی از هم انجامیده تبیین کنم/باید دید کلان داشت و همه دنیا و منطقه را دید و خیرالموجودین بودن فعلی را و هزار مسئله دیگه که اصلا حال ندارم دربار ه اش بتایپم و مدتها ست با این دنیای جدال غیر احسن که به کدورت می رسه خداحافظی کرده ام پس خواننده ات می مانم و اهل تفکر تا اهل موضع و دفاع ناحق یا تخریب به ناحق که برای همه خروجی هامون بازخواست میشیم. گاهی نگران دوستانی هستم که بیش از حد وارد گود سیاسی و کپی برداری ! میشن چرا که اولویت من و تو و همه جوانان تقویت بنیه دینی واعتقادی ست . زوم ما باید روی تفسیر باشه و نهج البلاغه و حکمت و تا حدی سیاست اما بعضی(و نه شما) هزار هزار اطلاعات درست و غلط سیاسی را هر روز در جانشان و فکرشان وارد می کنند بی آنکه به تغذیه واقعی ابعاد وجودی شان بپردازند و این بی دستاورد ماندن و شاید گاها خروجی خطرناکی در پی خواهد داشت . طرفین (موافق و مخالف انقلاب)برای اثبات خود متوسل به دین هستند(حتی کسانی که ذره ای به راه و مرام دین واهل بیت اعتقاد ندارند و دین دستاویز تخریب حکومت دینی برای آنان است  واون طرف دین دستاویز توجیه حکومت و همه کارهای غلط و صحیح) . طرفین به تاریخ ائمه رجوع می کنند اما چون با پیشفرض وارد می شوند محکوم به قساوت قلب خواهند بود و دوری از تقویباید ورودی هامون را کم کنیم و بیشتر خلوت کنیمپرهیز من از شبکه های اجتماعی بخاطر هر روز و هر روز بمباران بی خاصیت اطلاعاتی ست و جدل های بی فایده و مراء. گویا مدرنیته اضطراب و عجله و استرس و شتابزدگی را در کنار رفاه برای ما می خواهد و این با اصل آرامش و تفکر و مطالعه و نتیجه گیری منافات دارد و این است که می بینم و شکاف های جامعه هر روز بیشتر از قبل و برادری رو به افول. ببخشید وقتتو گرفتم به هر حال درد و دلی بود و البته در خیلی از مواضع مشترکیم بیش از 95 درصد، پس لزومی به زوم روی 5 درصد برای خوروندن تشخیص خودمون به دیگری نیست . من عمری منتظر همان اشعار سعدی هستم که قبلن روشون مانور میدادی اما جز سیاست و سیاست و سیاست ندیدم و این فضا نمی تواند ابعاد وجودی مرا اعم از عقل و قلب و خیال تغذیه کند . اهم را گذشته ایم و بفرض مهم را گرفته ایم . یا علی


قسمتی از پاسخ:

آره. حرفات درسته.

خصوصا بمب باران اطلاعات شبهه ناک و نامرتبط سیاسی ، باعث سردرگمی و تشویش خاطر خواهد شد که این امر منجر به عدم تمرکز فرد بر مسایل اساسی زندگیش میشود.


و خیلی بهتر است جلو ورودشان گرفته شود

  • ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۹:۵۹
  • سیدمحسن

هوالرفیق

عمر از سی گذشت و دلم ناامید نیست

عاشق شدن هنوز از این دل بعید نیست

12نفر

پ.ن: در اصل شعر امیری اسفندقه بجای "سی"، "چهل" هست که امسال رمضان در محضر رهبری خواندند

  • ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۱:۰۸
  • سیدمحسن

هوالطیف

قصه به سر نمی‌رسد و طِی نمی‌شود            هِی خواستم که دل بکنم، هِی نمی‌شود
پرسیده‌ای که کی دل من تنگ می‌شود          خندیده‌ام، عزیز! بگو کی نمی‌شود؟
تقویمِ مهرِ تو صفحاتش بهاری است               پاییز نیست در دلِ من، دِی نمی‌شود
دستِ مرا بگیر و بگو یا علی مدد!                  تا کی نشستن و غم و، تا کی «نمی‌شود»؟
راهی‌ست راه عشق که باید به سر دوید        با سرسری دویدن و لِی‌لِی نمی‌شود
در داستانِ عشق نباید کلاغ بود                    با قیل و قال‌های پیاپی نمی‌شود
حالا خلافِ قصة تلخِ کلاغ‌ها                          ما می‌رسیم، قصه ولی طی نمی‌شود

شعر از معصومه فراهانی در دیدار با رهبری رمضان 94

پی نوشت: شعرا پارسال

  • ۱۱ تیر ۹۴ ، ۰۵:۱۵
  • سیدمحسن
هوالهادی
خدایا سه دهه عمر و گرفتار زندگی در گذشته و آینده، یعنی زندگی در نیستی ها هنوز

پ.ن:
علی علیه السلام: ما فات مضی و ماسیاتیک فاین؟  قم فاغتنم الفرصة بین العدمین
  • ۰۹ تیر ۹۴ ، ۲۱:۰۰
  • سیدمحسن

قسمت از یک سوالم:
درباره رهبری از یوتیوب فایلی را دیشب سحری بجای دعای سحر!!گوش می کردم از تمام 50 دقیقه تخریب رهبری یکی فقط برام سوال شد اونم جمله ای که ایشان درباره نواب و فدائیان اسلام میگه. قبلن هم شنیده بودم اما اصلا برام سوال نبود و اتفاقا جای تقدیر از نواب داشت
خوب اونا بزعم خودشون نواب و دارودسته اش را میارن تو گروه تروریستی من این ادعا را ندارم اما طبق همون اصل وسیله و هدف برای مخالفت با نظام ولو نظام طاغوت اونم بدون اذن مرجعیت خودسرانه میشه به سلاح وترور مسلح شد آیا؟ دیشب سحر فکر می کردم دیدم حتی سیدالشهدا که حق کامل بود در مقابله با یزید که باطل محض بود اصل را بر عدم بیعت،دفاع و هجرت گذاشتند تا انقلاب و اونم جلوشون گرفته شد و مجبور به دفاع شدند که عاشورا رخ داد و بقیه ی ائمه هم که مشخصه روش سلوکی اجتماعی شان
 قبول دارم که وقتی ملت امادگی داشته باشن و رهبری الهی موجود، انقلاب اسلامی رخ خواهد داد(که شد) و حتی بعد آن به رای گذاشته شد اینو پذیرفتم با تمام وجود. درباره سبک کار مرحوم نواب و همچنین الگوبرداری رهبری اگه کسی سوال و شبهه کند چی باید جواب داد که از حق و انصاف بدور نباشه
اصل بر جهت گیری ست درسته اما کار نواب یجورایی شبیه منافقین و رجوی ملعون است، ترور آن کس که ما نمی پذیریم در رأس باشه
از این رو به اونایی که تو مصر انورسادات را هم ترور کردن اخیرا شک کردم منتظر  نظر شمایم 

سلام علیکم: مرحوم حاج مهدی عراقی می‌فرمودند مرحوم نوّاب وقتی در نجف بود حکم قتل کسروی را از مرحوم آیت اللّه مدنی گرفت. از طرفی حکم عمل بعضی از افراد به صراحت دین اسلام قتل است. مثل کسی که سابّ بر خدا و رسول کند، مثل سلمان رشدی. با این‌همه در جمع‌بندی نمی‌توان گفت چون انگیزه‌ی فدائیان اسلام الهی بوده است و عشق به حاکمیت دین داشته‌اند، عمل آن‌ها نیز در همه‌ی موارد قابل قبول است! که بحث آن مفصل است. موفق باشید

پ.ن: جواب اشکال اساسی من در پاسخ استاد طاهرزاده نیست

----------------------

دوسه روز بعد نوشت:

با تشکر فراوان از استاد: البته جواب شبهه اصلی من  داده نشد. درباره استناد رهبری به ایشان که دستاویز معاندین انقلاب و رهبری شده چه جوابی هست اینکه رهبری فرمودند: نخستین جرقه‌های انقلابی اسلامی به وسیله «نواب» در من به‌ وجود آمد. استناد و الگوبرداری به کسی که به تعبیر شما در همه موارد مورد قبول نیست؟ 

پاسخ:

باسمه تعالی: سلام علیکم: روحیه‌ی انقلابی مرحوم نوّاب و عطش اسلام‌خواهیِ او در آن زمان غوغایی در روح هر جوان دوستدار اسلام به پا می‌کرد و این در حالی است که هنوز نهضت امام ظهور نکرده بود تا فدائیان تحت عنوان مؤتلفه‌ی اسلامی خود را در ذیل حضرت امام روح اللّه قرار دهند. مثل جوانان دوره‌ی ما که با بانک دفاع از اسلامِ دکتر شریعتی«ره» شور اسلام‌خواهی را از او گرفتند ولی با مطهری بزرگ، راه را ادامه دادند. موفق باشید





  • ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۴:۳۴
  • سیدمحسن

هوالشاهد

بی حیایی بیش از این که کار شخصی را با بهانه ی نماز اول وقت توجیه کنیم؟ تنبلی را ؟ فرار از کار را؟

 رئیس و منشی و کارمند اداره، متصدی پاسخگویی به ارباب رجوع و... از 40دقیقه به اذان هوای نماز ظهر دارند و با تعقیبات تا نیم ساعت بعد اذان در خدمت نمازند، به به

این ها آیا نماز مغرب تو خونه را هم  با این حجم از استقبال و بدرقه می خوانند؟

یزمانی تو اداره(شرکت فعلی) مخابرات درس می خوندم کنار مرحوم آقام ،18 سال نداشتم بنظرم بعضی از کارمندان خصوصا زن ها ختم زیارت عاشورا 100لعن 100سلام را در پایان ساعت کار اداری میخوندن اونم با آداب و رو به قبله و نشسته تو نمازخونه نه پشت میز کار، سبحان الله

امروز منتظر مسئول بلوک خوابگاه بودم تا بیاد وقتی بعد یک ساعت گم و گور شدن اومد از 12/30 به بچه ها می گفت وقت نمازه باید برم... باید برم .... باید برم الان میاید؟

در حالیکه حداقل 30 دقیقه مونده بود به نماز

خدایا اگه این نمازه ما را از نمازناگزاران قرار بده

پ.ن: بعضی عمدا یا سهوا دارن به نماز و نمازگزار خیانت می کنند و این ها را پیش ملت خوار

پ.ن2: خدایا مرا را از خائنین به دین محمد و یا از جمله دین داران احمق قرار نده 


  • ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۴
  • سیدمحسن

هوالطبیب

خدایا! نگاهی کردم دیدم هیچ کس در عالم بیش از من به "شفا" محتاج نیست

 یا من اسمه دواء و ذکره شفا

18 نفر

  • ۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۵:۰۰
  • سیدمحسن

هوالغفور

مدیر یک کانون فرهنگی نظر مشاورش را درباره طرح "تجلیل از خادمین مساجد" در روز عید فطر  پرسید

جواب دادم:

خادمین مساجد پول گرفتند کار کردند، مگه چه کردند؟ چقد مهمه کارشون؟ چه ایده و خلاقیتی داشته اند؟ چقد جذب داشتند چقد دفع؟ باید در کنار تجلیل آسیب شناسی بشه آیا این فضا آماده هست تا اونا را به نقد هم بکشیم؟ نه والا
قرار بود از نفرات اول مدارس و نخبگان علمی، تحصیلی و قرآنی سطح شهر تجلیل کنیم برنامه کانون این بوده نه خادم تنبل و بی سواد و بداخلاق مساجد (بعضی هاشون)

پ.ن: این نگرش ناظر بر عملکرد ضعیف و مضحک خیلی از مساجد سطح شهر خودمونه و نه فراگیر در سطح استان یا کشور
  • ۰۳ تیر ۹۴ ، ۲۲:۳۷
  • سیدمحسن
هوالهادی
اصلا فقه نخوانده ام وطبیعتا برخلاف مباحث دیگر دینی نباید صاحب نظر باشم اما گاهی به شیخ داوووود میگم من اگه به فقه رو می آوردم متحولش می کردم!!
گاهی یچیزایی به ذهنم میزنه که مبنای عقلی بگمانم داره ومبنایی روایی اما کو تا گرفتن حکم؟
مثلا در باب روزه با توجه به نظرات آقای سیستانی من به مطلبی رسیده ام نمی دانم چقد درسته اما حداقلش به لحاظ اخلاقی و تربیتی درسته، اینو مطمئنم
باب شده تا کسی مریض میشه یا اجازه دکتر می گیره یا اندکی فشار خون یا قند یا... دیگه بکل بیخیال روزه و رمضان میشن 
بگذریم از اینکه روزه ضامن سلامتی و حتی شفای بیماری ست (انصافا همینه اینو تجربه خودمه اصلن یه مدت بگذره روزه واجب یا مستحبی نشم بیمار میشم، روزه حال معده را اساسی خوب میکنه3)  من اینجا حرفم اینه که اساسا در هیچ حالتی روزه و خصوصا ماه رمضان از هیچ کس ساقط نیس1{عجب فتوایی}
دلیل و راهکار:
دلیل عمده ام نظر فقهی آقای سیستانی درباره روزه بعضی از افراد که کار سخت دارند و غیره هست و البته برداشت وسیعی که من ازش کردم وتعمیم میدم به همه، ضمنا ادب ماه رمضان و احترام حکم خدا ایجاب می کند همه ملت مسلمانِ معتقد روزه بشن، هر کسی بنحوی 
همه باید سحر پاشن نیت روزه بگیرن و بعد تا جایی از روز که می تونن روزه را نگه دارن و بعد در حد ضرورت و رفع غلبه تشنگی یا گرسنگی اندکی افطار و بعد ادامه بله ادامه تا وعده بعدی یا اذان مغرب. عمری روزه کله گنجشکی را به تمسخر می گرفتیم الان رسیدم به همون برای زنان وکودکان و ضعیف ها و ترسوها2
زیاد می بینیم که بصرف عدم توانایی بر روزه سفره مفصل صبحانه میان وعده ناهار عصرانه و دمادم چایی و نوشیدنی و ... در ماه مبارک برپا و بجاست عینا مثل ماههای دیگه؟ این با حکم خدا برای ماه مبارک منافات داره و صرف بیماری برای رفتاری در خوردن دقیقا مانند ماه های قبل و بعد رمضان کفایت نمی کند.
گاهی میگم حتی مادربزرگ هم باید روزه بشه خانوادم میگن رساله ات را کی میدی بیرون؟ اما حقیقت اینه که باید ماه رمضان متفاوت از قبل اون بشه
تاملی باید که این راهکار چه ها که نمی کند هم با جسم و هم با روح

1:مگر بیمار سخت بستری در بیمارستان و موارد خاص
2: یکی پرسیدم تو که سالمی و معتقد چرا روزه نمیشی؟ گفت می ترسم ضعف کنم، سبحان الله
3: این حرف ها توهین به مقام شامخ روزه و ملکوت روزه داری ست اما چشم ظاهربین دنیا پرستم را اینجوری باید جلب و جذب کنم، اقل اقل روزه داری سلامتی جسم است فرض کنیم خدا گفته بود روزه بشید و بعد بمیرید ، یعنی سازوکار روزه داری منتهی به مرگ میشد باید همه روزه می شدیم بابا خدا گفته مگه ابدیت در پیش نیست؟ ابدیت... ابدیت
 هر چند خدا حکیم است و جز به حکمت و مصلحت حکم نمی کند  اما تسلیم باید، چه رسد به اینکه تشریع دقیقا در راستای تکوین است و ابدا سر سوزنی با هم منافات ندارن

پس نوشت: دلیلم برای نوشتن این پست اینه که با همین حرفام یکی را که سی سال روزه نشده بود مصصم به روزه داری کردم البته به همین سبک مذکور گنجشکی، خدا را چه دیدی شاید با نگه داشتن ادب ماه مبارک بتدریج روزه دار واقعی شد البته تاثیر بیشتر از حضرت سیستانی بود و بعد آب و تاب دادن ها و استدلالهای من. ناگفته هویداست که این بحث ها ناظر به مسمانِ معتقد است

چند روز بعد نوشت: گنجشکی بجهت رعایت حرمت ماه مبارک توسط متدینین، جبران روزه یا کفاره سرجای خودش، این اعتقاد قلبی من است و شعار نیست و احساسم این بود که تو متن رسوندم که منظورم جایگزین نیست ابدا، والا
  • ۰۳ تیر ۹۴ ، ۰۴:۲۲
  • سیدمحسن

هوالعالم

در ادامه اینجا و اینجا:

نوشتسلام محسن عزیز 

 ایمیلی که در پاسخ به بنده دادی و این ایمیل رو هم خوندم... خیلی خوبه که این مسائل فکری رو پی میگیری و برای کارها و افکارت دلیل داری...

راستش خیلی دوست دارم با صحبت هایی با شما و از بین بحث هایی که در پی حقیقت هستیم و نه جدال و بحث خصمانه، مطالبی رو جهت توشه ی راه قرار دادنم برگیرم... (!!! اوه چه فعلش قدیمی شد!)

اما باور کن به خیلی چیزها شک دارم؛ احساس میکنم نیاز به یک ماه فکر ناب و تفقه و فکر عمیق دارم تا مرزهای خودم، دنیایم و خدایم رو پیدا کنم و بتونم بین آنچه میخوام و آنچه وجود داره، ارتباطی منطقی پیدا کنم... انگار نیاز دارم یه ماه تو غاری بشینم و تنها از همه چیز سر در بیارم...

واسه همین برای پاسخ دادن به حرف هات آمادگی ندارم... اما احساس الآنم اینه که در کل تو دنیا (در مقطع زمانی فعلی) ما نمیتونیم کشوری با سیاست های پاک و الهی پیدا کنیم (و این رو خیلی صریح میگم که در کشور خودمون ایران، این مسأله منحصر به قوای سه گانه نمیشه و آن شخصی که همیشه تنها میخوننش و کاردرست معرفی اش میکنن، مشکلات و ضعف ها و ناراستی های زیادی داره...)...

برای ما این بازی های دنیا و فریبهای حجاب اندر حجاب تنها دور کننده است. نه اینکه نباید جبهه گیری داشته باشیم، اتفاقاً هر کاری کنیم ما جبهه گیری خاصی رو در مقابل واقعیت های پیرامونمون خواهیم داشت. اما چه کنیم که اونقدر دنیا پیچیده شده که شناخت سره از ناسره بسیار سخت شده. حداقل در بحث سیاست و ...

[برام این مسأله هم جالب بود که تو ماه رمضون موبایلت رو خاموش میکنی برای یه ماه!!! چرا واقعا؟؟؟!!!]

 

اما به عنوان خاتمه کلام، من آرزو میکنم که به «کلمه» دست پیدا کنیم، معرفتی آنی که در همان «آن» تعریف میشه و به واسطه اون همه حقایق روشن، قلب آدمی از عشق و عقل لبریز و سرشار از حکمت و رحمت و صلابت میشه... «الله» وجود نامتناهی و پاکی است که همانند اکسیر حقیقی حیات و بلکه قانون مطلقه که حق است در کائنات جاری است. حرفی زده نمیشه بالای سخن او. و کاری انجام نمیگیره مگر به خواست او... پاک است و شاید همین ذکر «سبوح قدوس رب السماوات و الارض و ...» برای توصیف او بس عظیم و کفایت کننده است. که پاکی همه چیز است. و (پاکی) در دل خود قدرت را و شکوه و زیبایی را نهفته دارد.

 سالم و در پناه حق باشی

دوستدارت

مهدی

1 تیر 94

***************

جوابیدم:

سلام بهت تبریک میگ بابت "روح حقیقت طلب" و کنجکاوی که داری

این "حیران" و در پی آن "طلب" اگر به منبع اصلی زیبایی وعلم، الله جل جلاله وصل نشود ممکن است دردسر ساز بشه برات و بالعکس برات کارساز خواهد شد إن شاءالله

قبلا هم گفتم شک گذرگاه خوبی برای وصال حقیقت است پس برای گذر از وسوسه و اضطراب شک و رسیدن به آرامشِ یقین باید مطالعه را شروع کنیم که بستری برای تفکر وتعمق است و درکنار اون با "بندگی" به اون قلب سلیم مورد اشارت و فرقان دست پیدا کنیم که خوب حتی گفتن این حرفا هم برای امثال من زیاده چه برسه به عمل

درباره "غارنشینی یک ماه" خوب الان وقتشه دیگه. خداوند خلوت نشینی یک ماهه را در ماه رمضان قرار داده و پیامبر هم با اون عظمتش 10 روز از همین ماه را در اعتکاف می گذروند. میشه صبح تا عصر سر کار رفت و پسین وشب جز به ضرورت (مثل رابطه با مادر) با عالم و آدم قطع رابطه کرد. حضرت روح الله دیدارهای عمومی خود را در ماه رمضان کلا تعطیل می کرد و همین استادنا طاهرزاده هم گویا کلاس عمومی نداره در ماه رمضان. خاموشی موبایل من که تقریبا فراگیر ست در طول سال اما خوب ماه رمضان به تقلید از بزرگان بیشتر در انزوا و خلوت میخوام باشم و این برای من یک ژست است تا واقعیت و بهره برداری و تمرینی ست برای بعد 40 سالگیم 

 

گفتیما نمیتونیم کشوری با سیاست های پاک و الهی پیدا کنیم می گویمت که اصلا التماس مومن برای ظهور مبنایش همین است دیگه، نیاز ما به تعجیل در فرج مولا باید مبنایی داشته باشه یا نه؟ روایت میگه همه ملت ها و انواع تیپ ها وتفکرات و... تا قبل ظهور مدتی را حکومت خواهند کرد تا بعدا نگن ما میتونستیم عدالت را بقرار کنیم و توفیق حکومت داری نداشتیم و کذا ... یعنی همه میان هیتلر موسولینی صدام بوش  شارون گاندی خمینی و قبلی ها هارون الرشید معاویه .... تا عجز همه اعم از حقگرا تا باطل ها مشخص بشه وحتی دوران شگرف حکومت نبوی وعلوی هم به آنچه که می خواستند بدلیل عدم همراهی تمام وکمال ملت نرسید و آرزوی هر نبی و وصی ظهور و حکومت حضرت مهدی ست

در مورد اشاره دیگری که در بحثت داشتی ما هم بگونه ای مقر هستیم به دو صفت اول ونه صفت سوم، ویادت هست حتما که اشاره به خیرالموجودین کرده بودم. فقط همون عراق را ببین وتفکرات امثال سید صادق شیرازی، تندروی و بی سوادی بعضی از به اصطلاح مراجع دیگه را ببین، بی طبع بودن وکج سلیقگی بعضی علمای دیگه را ببین و روحیات و سخنرانی ها و جهت گیری ها وبه قولی لارج بودن رهبری را هم ببین ودر کنار هم مقایسه کن اینا را تا یچیزایی برات اثبات بشه(در جای خودش مقاله ای مفصل می نویسم که فکر کنم چیزای جدیدی برای اثبات واقعیت ها داره)

درباره پیچیدگی دنیا و مشکلات تشخیص سره از ناسره خوب من وتو باید اول مبنامون را درست کنیم ما هنوز درست قرآن را کار نکردیم نهج البلاغه را حتی مطالعه نکردیم چه برسه به بررسی و تعمق و خیلی از اصول اعتقادی مون می لنگه پس ابتدا بِیس را باید اصلاح، پرورش و تقویت کرد ولازم نیست خودمون را آلوده  به شبهات سیاسی کنیم فقط در حدی که وظیفه  را تشخیص بدیم اونم بوقتش پس برای ما معرفت نفس و معرفت خدا واجبه کارهای دیگه مستحب و گاهی مکروه شایدم...

منظورم مشخصا اینه که قرار بود بجای درگیری در مباحث سیاسی که کمتر به جواب خواهی رسید به تشنگی روح خودت پاسخ بدی و من تو مرز مهران اشاره به مباحث صمدی آملی کردم که قرار شد پیگیری کنی مباحثی که میتونه آبادمون کنه حالا هم یکی از سه پیشنهاد زیر را درنظر بگیر و در فراغتت به اونا بپرداز بسته به علایق و نیازی که داری

1 مباحث "معرفت نفس و طهارت" صمدی آملی (گوش به شایعات نده که نعم الاستاد)

2 مباحث و سیر مطالعاتی استاد طاهرزاده که حتی 3 نفر به تکمیلی و ذوالفنونی ایشون تو ایران بنظر من نداریم

3 مباحث و سخنرانی های استاد دینانی در برنامه معرفت که هم صوتی هم تصویری اون را میشه از سایت ایشون دانلود کرد و من سابق هروقت از تلویزیون گوش می دادم تا چند روز مست می شدم، راستی چه شیرین است سخن گفتن دینانی. الان بیش از 200 صوتشون را رو لپ تاپ دارم اما باور کن می ترسم با گوش کردن بهشون بیخیال دنیا بشم و فعلا شروع نکردم گوش کنم

راهکار همین است که گفتم ولاغیر

این ها نظرات منه و باید در راه سیر و سلوکت حتما با دیگران خصوصا راه رفته ها مشورت کنی  و نه با منی که فقط یچیزایی شنیدم وخوانده ام وبس.

ارادتمند ودوستدار تو سیدمحسن

5رمضان 

یاحق

 

  • ۰۱ تیر ۹۴ ، ۲۰:۲۶
  • سیدمحسن