...تا أوابی حفیظ

...تا أوابی حفیظ

ترتیب زمانی نوشته ها را از بایگانی ماهانه بیابید
......................................................................
آن که او به غمت دل بندد چون من کیست؟

ناز تو یا ... بیش از این بهر چیست؟

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

درباره اون پسین نورانی

شنبه, ۳۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۵۸ ب.ظ

هو الهادی

یکی از خوانندگان وبلاگ در مورد پست "پسین 26 ام" طی ایمیلی این چنین نوشت:

سلام محسن جان...

 

متنت رو خوندم... جالب بود. تفکراتت و نظراتت جالب بود. البته به این معنی نیست که با همشون موافق باشم....

اما یه سؤال: کمی فکر نمیکنی جزم اندیش هستی؟

اینکه مردم تو اتوبوس و ... نظراتشون رو میگن، هرچه قدر هم اشتباه باشه، درکیه که تا حالا بهش رسیدن... نمیدونم شاید تو هم تو شرایط اونا می بودی همین نظرات و عقاید رو یا شایدم بدترش رو پیدا میکردی... گرچه من در مورد نظرات سیاسی به این افرادی که بهشون مردک و ... گفتی نزدیک ترم تا تو...

بحث طولانیه و در جای جای متنت نکاتی نهفته بود... و منم که تنبلم و حوصله ام نمیکشه ...

البته شماره ات همراه اوله... شاید تو این یکی دو روزه که تماس رایگان گوشی ام رو فعال کردم بهت یه زنگ زدم...

 

اما حرفی که در آخر اون مکالمه میخوام بهت بگم و به عنوان یک پیشنهاد دوستانه عرض کنم اینه که: سیاست افرادی رو که با زِبلی و رندی ظاهر متدین گرفتن، سیاست افرادی مثل پیامبر و علی (ع) ندون...

منم مثل تو کم تجربه ام... شاید 10 سال دیگه که با هم صحبت کنیم نظراتمون از زمین تا آسمون فرق کرده باشه...

اما راه تجزیه تحلیل بی طرفانه رو بر خودت نبند... ادامه بده و سعی کن از دو ابزار عقل منطقی و قلب سلیممسائل رو درک کنی و به علمی که آغشته به هواهای نفسانی دیگرانه و به تو تلقین میشه (از رسانه ها و کتاب ها و ...) اعتماد نکن...

فکر نمیکنم تو این دنیا از قرآن محکم تر چیزی وجود داشته باشه... و البته سنت تمام انسان ها و پیامبران و امامان پاک که البته بدون اغراق و همین طور بی طرفانه نوشته شده باشه...

واقعیت های جهان رو هم ببین... مثل همون کودکان دست فروش، جنگ ها، فسادهای اقتصادی داخلی و خارجی و ....

اون وقته که بعد از اون درک، باید بدون درگیر احساسی شدن با امور ازشون بگذری و در پی پیدا کردن جایگاه خودت برای اصلاح امری باشی که ازت برمیاد... همین . من فکر میکنم وظیفه ما اینه.

 

ابشالله که راه هدایت رو هر روز بهتر و با درکی روشن تر و درست تر پیدا کنیم...

دوستدارت

مهدی

*************************************************8888

پاسخ دادم:

سلام ممنون از تو دوست عزیز و رفیق راه سیدالشهدا،
رو حرفات فکر می کنم، ذات من عجین با فکر است، اما اگه وبلاگ را خصوصا مطالب دو سال قبل را خونده بودی می فهمیدی جزم اندیش نیستم و حتی با خداناباور که تو دانشکده مون هست بحث کردم اونم با لبخند دیگه گاهی فکر می کنم لیبرال شدم اما طرف که دانشجوی دکتری بود حتی یک توهین به خدا یا ادیان نکرد و نقد میکرد ومیگفت وجود خدا و پیامبر را قبول ندارم منم به آرامی جواب میدادم و هنوزم باهاش دوستم و اتفاقا با وجود انزواطلبی و گوشه گیری که داره گاهی میاد میگه دلم برات تنگ شده و کجایی  (رابطه با کسی که میگه خدا نیست چه برسه به پیامبر وامام و...)
منتها کسی که علنا داعش را تو بی آر تی جلوی ملاء عام نماینده اسلام قرار میده و شبهه پراکنی میکنه اونم با استدلال مسخره و ضعیف واژه "مردک" بنظرم کوچک باشه  و اگر بحث کرده بودم باهاش سر جایش می شوندمش (دقت کن بحث سیاسی در کار نیست من برای اعتقاد اون بنده خدا که اومد بالا حکومت را اوزگول خواند چیزی نگفتم و اصلا نظری ندادم تو اون مطلب) 
اگر مومن تولی وتبری نداشته باشه دینش می لنگه و اصلا کُلاش پس معرکه است، منتها فضای بحث نباید به سمت توهین پیش بره، در برابر کسی که توهین میکنه ما هم حق محکم ایستادن و دفاع از اعتقادتمون را داریم  اما اونجور که از سیره امامان معصوم میشه فهمید قطعا اولویت بر تبیین و روشنگری ست تا توهین و من اون واژه را تو دلم بکار بردم و نه اینکه بهش گفته باشم غیر از اون همون جا چیزی که ناگاه به خطورم اومده بود را نوشتم و تو پرانتز در متن نوشتم "اینچنین مردک را توجیه کردم" یعنی کنایه ای به خود زدم(دقت کن)
همیشه دوست داشتم آزاداندیش باشم و این گونه فکر کنم وعمل کنم اما خوب پس از اینکه عمیقا به چیزی ایمان آوردم و تا حدی به یقین رسیدم مطلقا از سر اون اعتقاد کوتاه نخواهم آمد و بر سر اون غیرت دارم منتها باید دقت کنم که هدف وسیله را توجیه نمی کند و در این راه وجود دوستان دلسوزی چون شما خیلی موثر است و ما در راه شناخت حقیقت و ایصال به مطلوب و رفع رذایل اخلاقی مون کمک می کنه. درباره صحبت تو شلوغی اتوبوس های واحد یا مترو نظرم همان هست که گفتم و به نتیجه نخواهد رسید و البته منظورم منع این چنین بحث ها برای دیگران نیست اما برای خودم و هیچ متفکری تجویز نمی کنم مگر ضرورتی باشد
و اما درباره نظام خیلی زیاد بحث هست ومنم حوصله و فرصت کافی اونم از این طریق را ندارم که مفصل توضیح بدم اما خوب نظرم در جای جای وبلاگ مشخصه و همون که اولین بار خودم بهش رسیدم "معتقد منتقد" هست وبس. کاش تو سفر ازم پرسیده بودی تا با کمک ازرویکرد حضرت رسول و امیرالمومنین و حسنین و همچنین روایات امام صادق علیه السلام یچیزایی رابرات تبیین میکردم تا در این هیاهوی شبهات به ورطه گمراهی نیفتیم

در این راه من ابتدا ساز دیگری می زدم ولی از بعد 20 سالگیم شاید هزاران صفحه مطالعه وصدها ساعت در خلوت خود اندیشیده ام تا به اینجا برسم که رسیده ام 
دفاع من از انقلاب خمینی و تاکیدم روی خیرالموجودین بودن رهبری(که این حداقل تعبیرات وحق ایشان است) یک تقلید ساده نیست یا یک دوختن جیب(چرا که به هیچ جا متصل نیستم حتی خدمتم را بدون یک روز کسر خدمت از بسیج گذراندم و خداشاهده مطلقا وابسته نیستم به هیچ یک از شاخه های نظام) بلکه دفاع من ایدئولوژیک است و معتقدم اگر کسی اسلام را درست بفهمه نیمتونه با انقلاب اسلامی نسبت خصمانه ای داشته باشه باید بفهمیم خمینی کی بود چه کرد و کی ها را آشفته کرد کیا را امیدوار، اینم بماند
درباره وضعیت تاریک و روشن الان هم همینه خدا راشکر حتی امثال مهاجرانی نیز اقرار به پاکدستی و عدم سوءاستفاده رهبری از موقعیت خودش را کرده اند و چه شهادتی بالاتر از شهادت مخالف نظام. د دوست و دوشمن مقرند به کفایت رهبری، کسی که به قول علامه حسن زاده دنیا شکارش نکرده و البته خیلی حرف  اینجا هست اما اشکالات اساسی هم هست اما رویکرد را ببی، دست خالی بودن رهبری راببین، نامردی مسئولین را ببین و درنهایت خروجی عزت، اقتصادی، علمی و ورزشی...ایران  را با انصاف ببین
توصیه کردی بمن که واقعیت های جهان را ببینم، اتفاقا با دیدن واقعیت های جهان که شما یک هزارمش را برشمردی جایگاه انقلاب و رهبری فعلی را خوب خواهی فهمید ببین چه کسانی دنیا را به لجن کشیده اند و چه کسی تنها دربابر ظلم و کثافت کاریشون به پشتوانه حداقل نیمی از ملت ایستاده.
رویکرد خارجی ایران در سالیان اخیر طوری بوده که حتی بعضی از دوستان معاند با نظامم تا حدی نرم شده اند مثلا جبهه گیری فکری و عملی ایران را در مواجهه با داعش، طالبان،اسرائیل و.... ببین. نمیگم  ما حق محض هستیم اما کدوم منصفی هست که گواهی به باطل بودن آنها ندهد؟ از اونطرف رویکرد ایران در کمک از حماس سنی ، حزب الله شیعی و... راببین. بنظرت ملت ایران چی داره که اینقد امریکا با ما دشمن است(از صد سال پیش تا کنون) وچه ضربه ها که نزدن به ما قبل یا بعد انقلاب، تو جنگ و همین کربلای 4  چه ظلم هایی که به ملت ایران روا داشتند و همچنان ادامه داره، خیلی باید خوشبین باشی که به دلیلی کمتر از ترس امریکا وابرقدرت ها از اسلام سیاسی ما رسیده باشی بلکه اونا(1 درصد حاکم  ونه ملت ) در اصل با دین و مذهب و انبیا و اولیای الهی مشکل دارند، راس اونا به خود ابلیس بر میگرده و سیاست مداران وسرمایه دارشون اغلب از شاخه ها و جنود شیطان هستند شک نکن، سری به اعتقادات ماسون وصهیون بزن متوجه میشی
بحث زیاده آقا مهدی به هر حال باید بهم و نظرات هم احترام بگذاریم ورفاقت ها را برهمان اصل توحید(اقرار به وجود ویگانگی خدا) حفظ کنیم و  بر دامنه مطالعه وتفکر نیز بیفزاییم و در عین رصد اخبار واتفاقات ظاهری کُنه مسائل راببینیم و البته زود هم قضاوت نکنیم
امیدوارم هممون عاقبت بخیر بشیم واون دنیا دربرابر امام صادق حرفی داشته باشیم بزنیم که آقا جان ما به این دلیل و این دلیل حق را دراین جبهه دیدیم وحمایت کردیم ولو اشتباه کرده ایم تا امام هم بفرمایند شما مأجورید و شما حجت داشتید و اجتهادتون مورد تایید ماست(هر چند مثلا راه را اشتباه رفته اید ودرست تشخصی ندادین). بدان که قیامت هر امتی با امامش محشور می شود(طبق صریح آیه قرآن) و الان امام معصوم غایب است مطمئن باش هرکدوم از ماها پشت سری امامی هستیم یا خواهیم بود، حالا یا میدانیم یا نمی دانیم، تا که را آگاهانه انتخاب کنیم. حداقل انتظار خدا از ما اینه که اگه جبهه حق را تا پیش از ظهور حضرت حجت تشخیص نمیتونیم بدیم وبقولی حجت بر ما تمام نمی شود در جبهه باطل و طرفداری از اون هم قرار نگیریم و بی طرف باشیم و جبهه حق را تضعیف نکنیم 
اوج اعتقاد درستت را نشان دادی آن جا که گفتی محکم تر از قرآن کتابی نداریم بله چه زیبا گفتی اما لطف خدا نزدیک 8 ساله که بر تفسیر و تامل روی آیات قرآن متمرکزم وهرچند قطره ای از دریای قران را نگرفته وعامل نیستم اما اینو فهمیدم که جای جای قران صحبت از حزب خدا و حزب شیطان، طاغوت و اولیا خدا ست و ... سرتاسر قران ظلم ستیزی ست و اسلام سیاسی و و فکر کنم جمله امام خمینی باشه که "والله تمام اسلام سیاست است" . باید تاملی کنیم
قطعا حق جواب برات محفوظه اما دقت کن که خودت مرا به تفکر دعوت کردی و منم از تو می خواهم که تامل کنیم پس اینجا این صحبت را ببندیم به صلاح هردومون هست
یا علی
پ.ن1: گوشی من از اول رمضون کاملا خاموشه تا پایان ماه شرمندتم
پ.ن2: " من ادعا نمی کنم که این حکومت دینی یک حکومت قرآنی کامل است، ابدا. اول منتقد دستگاه خود بنده هستم. ما در اجرای شریعت اسلامی در حداقل ها داریم حرکت می کنیم/ منتها جهت جهت درستی ست. به سمت حداکثر میخواهیم حرکت کنیم و پیش برویم"

  • ۹۴/۰۳/۳۰
  • سیدمحسن