هوالغفور
طبیب عشق، مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا کند
پ.ن: درد میکشم به امید دوا
2: هنوز با همه دردم امید درمانست
3: به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
- ۲۴ تیر ۹۷ ، ۰۱:۰۷
هوالغفور
طبیب عشق، مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا کند
پ.ن: درد میکشم به امید دوا
2: هنوز با همه دردم امید درمانست
3: به سامانم نمیپرسی نمیدانم چه سر داری به درمانم نمیکوشی نمیدانی مگر دردم
هوالمدبر
تا اونجا که یادمه همیشه کنار کلید تکی خونه خودمون، یه کلید دیگه نیز همرام بوده. حداقل تو 15 سال گذشته.
تغییر کلیدها تغییر موقعیت زندگیم را نشون میده. مدتی این کلید دوم مربوط به دفتری در یک کارخانه بوده ، گاهی دفتر کارم در یک اداره دولتی را باز میکرده، الان مجددا اتاقی از یک کارخانه را، یزمانی هم تو دوران خدمت کلید یه اسطبل! همراهی کلید خونه میکرده. مدتی هم کلید در آزمایشگاه شبیه سازی پژوهشکده لیزر در دانشگاه شهیدبهشتی کلید کناردست کلید خونه مون بوده. خوشحالم از رفتن بعضی کلیدها و در حسرت از دست دادن بعضی کلیدهام و بی تفاوتم در داشتن یا نداشتن بعضی از این کلیدها. کلیدها مشخصه اصلی هر مقطعی از زندگیم بوده اند و هستند.
کلیدها هرکدومشون یه زندگی متفاوتند . هرکدوم جذابیت ها و در عین حال محدودیت هایی داشته اند (یا دارند). بعضی درآمدند بعضی هزینه، بعضی خنثی. بعضی یا انگیزه باز میشن برخی از روی اجبار.
خدایا میشه یروز بیاد کلید دوم همراهم درب ..... را باز کنه.
پ.ن: لَهُ مَقَالِیدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
هوالتواب
مست و خرابم امین! بیخبر از بود و هست
از که ستانم؟ بگو! مظلمهی خویشتن
پ.ن: یکسال نبودن و گم بودنم. یکسال فراموشیم، یکسال ناامیدیم، یکسال ننوشتنم و نگفتنم و بیراه گفتنم. یکسال غرقِ غرقِ غرق.
پ.ن2: در شگفتم از کسی که نومید می شود در حالی که استغفار با اوست. علی بن ابیطالب