هوالکافی
راه می رویم، خسته شدیم می دویم
پ.ن: لیس للانسان الا ماسعی
- عبارت اصلی در یک کتاب: راه برو، خسته شدی بدو
- ۲۹ بهمن ۹۵ ، ۰۹:۴۴
هوالکافی
راه می رویم، خسته شدیم می دویم
پ.ن: لیس للانسان الا ماسعی
- عبارت اصلی در یک کتاب: راه برو، خسته شدی بدو
هوالکافی
همه عمر در فراقت بگذشت و سهل باشد
اگر احتمال دارد به قیامت اتصالی
هوالمحبوب
علی جان من مستعد عشق تو بودم منتها در راه تو استقامت نداشتم
توانگران را عیبی نباشد ار وقتی
نظر کنند که در کوی ما گدایی هست
هوالهادی
خدایا من تا قبل 20 و سه چهارسالگیم تمام لوازم تئوری ایمان و موفقیت را تحصیل کردم اما هم اکنونم به کسی می ماند که نه ذره ای از انسانیت را می داند نه ایمان را نه موفقیت را.... خدایا....
خدایا کسی را بمانند خود ندیدم با و بی همه چیز
پ.ن1: محمد شجاعی: این فردا که شما حواله می دهید نیست در عالم، همش امروز است
2: سال از پی سال آموختم و اندوختم بی هیچ اندوخته ای!
هوالاخر
إِنَّا للّه (چه بفهمیم چه نفهمیم) وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ (چه بخواهیم چه نخواهیم)
پ.ن:
تا دل به مهرت داده ام در بحر فکر افتاده ام
هوالغفور
خدایا منم از جمله"إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا" و صبح " ثُمَّ کَفَرُوا" و شب" ثُمَّ آمَنُوا" و مجددا روز بعد " ثُمَّ کَفَرُوا" اما نمی خواهم ادامه بدهم تا بشوم از " ثُمَّ ازْدَادُوا کُفْرًا" چرا که "لَمْ یَکُنِ اللَّهُ لِیَغْفِرَ لَهُمْ"
هوالهادی
حضرت علی : و لاتکن ....(نباش از کسانی که):
یَنْهى وَ لا یَنْتَهى،
دیگران را نهی می کند اما نهی از دیگران را نمی پذیرد
وَ یَأْمُرُ بِما لایَأْتى
به آنچه خود به جا نمى آورد دستور مى دهد
پ.ن:
کی بود در راه عشق آسودگی؟
تا نسازی بر خود آسایش حرام کی توانی زد به راه عشق، گام؟
هوالتواب
خدایا قرارمون بود دستم در کار، دلم با تو باشد اما مرا سالیانی ست که نه دستی در کار نه دلی با یار.
پ.ن:
1:حسن حسن زاده: (باید) دست در کار و دل با یار باشد
2: گیرم که برکنی دل سنگین ز مهر من مهر از دلم چگونه توانی که برکنی