...تا أوابی حفیظ

...تا أوابی حفیظ

ترتیب زمانی نوشته ها را از بایگانی ماهانه بیابید
......................................................................
آن که او به غمت دل بندد چون من کیست؟

ناز تو یا ... بیش از این بهر چیست؟

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۸۱ مطلب با موضوع «پیام ها» ثبت شده است

 یا حبیب الباکین

ز کثرت گنه بیشمار گریه کنم / و یا ز خجلت پروردگار گریه کنم

گلی نچیده خزان گشت باغ زندگیم / روا بود چو ابر بهار گریه کنم

خدا گواست که جبران نمی شود گنهم / تمام عمر اگر زار زار گریه کنم

گناه بین من و یار دوری افکنده / به حال خویش و یا هجر یار گریه کنم

سزد که با سر و پای برهنه در هر کوی /  به راه افتم و دیوانه وار گریه کنم

اله من به من آن اشک ده که تا دم صبح /  چو چشم عاشق شب زنده دار گریه کنم

گر اراده تو به بخشیدنم بگیرد قرار /  بر آن شوم که دگر بیقرار گریه کنم

16 نفر

  • ۲۹ دی ۹۳ ، ۱۵:۳۷
  • سیدمحسن

حضرت رسول اکرم :من از آنچه نمی دانید نگرانی ندارم ولی ببینید آنچه را می دانید چگونه به کار می بندید.

16 نفر

...................................................................................................................

پ.ن1: إنّی لا أخاف علیکم فیما لا تعلمون و لکن انظروا کیف تعملون فیما تعلمون

پ.ن2: همین یکی روایت برای جهنمی شدن من یکی کفایت میکند.


  • ۳۰ آذر ۹۳ ، ۰۷:۰۰
  • سیدمحسن

 ملا احمد نراقی: بدان که دنیا مزرعه آخرت است و دل  آدمی حکم زمین را دارد و ایمان چون دانه است و طاعت چون آبی ست که زمین را به آن سیراب باید کرد و پاک کردن دل از معاصی و اخلاق ذمیمه پاک کردن زمین است از خار و خاشاک که زرع را فاسد می کند.

9نفر

  • ۳۰ آذر ۹۳ ، ۰۶:۴۶
  • سیدمحسن

علی بن ابیطالب: "چه سکوتی دنیا را فرا می گرفت اگر هر کس به اندازه عملش حرف میزد"

23نفر

  • ۲۰ آذر ۹۳ ، ۲۲:۱۵
  • سیدمحسن
خدایا! چندین گناه که کرد چون من در محضر کبریائیت    وان گه زدست چشم پوشی های مکررت چندین خجلت که برد
16 نفر



  • ۲۴ آبان ۹۳ ، ۲۳:۱۷
  • سیدمحسن

الهی أخرجنی من ذُلّ نفسی،همین وبس.

11نفر

  • ۱۵ آبان ۹۳ ، ۱۹:۲۰
  • سیدمحسن

 فَکَاَنّ الدّنیا لَم تَکُن وَکَاَنّ الاخِرَةَ لَم تَزَل وَالسَّلَام

8 نفر



  • ۰۵ آبان ۹۳ ، ۰۵:۵۰
  • سیدمحسن

امام رضا

24نفر


  • ۲۲ مهر ۹۳ ، ۰۰:۳۰
  • سیدمحسن
عرفه نزدیکه اما نمانده پشت سر من پلی که برگردم
خراب کرده ام خدای من، خودت درستش کن
سفال توبه ی خود را شکسته ام از بس 
ترک ترک شده اما، خودت درستش کن
21 نفر

  • ۱۰ مهر ۹۳ ، ۲۱:۵۹
  • سیدمحسن

کسی که دچار می شود ناچار می شود و بیچاره.

گفته بودم که به دریا نزنم دل،اما      بهر دل زیر قولم آیا بزنم یا نزنم؟

دست بر دست سالهاست در این تردیدم    دلی هست آیا که به دریا بزنم یا نزنم؟

15 نفر

  • ۲۶ شهریور ۹۳ ، ۰۰:۳۰
  • سیدمحسن

انتظار سخت است، فراموش کردن سخت تر؛

ندانستنم اینکه باید انتظار بکشم یا فراموش کنم از همه سخت تر است.

دست بر دست همه عمر در این تردیدم      دل به دریا بزنم یا نزنم؟ حرف دلم را بزنم یا ...

18 نفر

  • ۱۶ شهریور ۹۳ ، ۲۳:۵۶
  • سیدمحسن
دوس داشتم تکثیر میشدم تا چند تا باشم و چندین نفر را همزمان خوشبخت کنم!!
چندین نفربا سایز و تیپ و سواد و تفکر مختلف؛
چه میشد اگه میشد.
تنوع طلبی یا هوای نفس، مسئله اینست.
10نفر
  • ۲۹ مرداد ۹۳ ، ۱۵:۳۲
  • سیدمحسن

فقط یک ضمیر حاکم است؛ آن هم ضمیر "هو

ضمایر دیگر هر چه هست همه شرک است،

 مسئله اینست.

29 نفر

  • ۱۴ مرداد ۹۳ ، ۰۱:۲۳
  • سیدمحسن

همه احترام و توسل و عشق ما به قمر منیر بنی هاشم بجهت ولایت پذیری و تسلیم محض بودن ایشان در برابر ولی زمان خویش، اباعبدالله علیه السلام و نه از جهت علم وشجاعت و تیپ و چشم و ابرو و زیبایی ایشان است. باید برای ولی و امام زمان خویش،حضرت حجت علیه السلام ، همچو ابالفضل العباس پا در رکاب بود و دگر هیچ. باید این را بفهمیم

.................................................................

وافریادا زعشق وافریادا    کارم به یکی طرفه نگار افتادا   
                                        گر داد من شکسته  دادا دادا    ورنه من و عشق هر چه بادا بادا 

ابوسعید ابوالخیر

...................................................................

بی تو هرگز.همین وبس.

...................................................................

واعظی پرسید از فرزند خویش هیچ میدانی مسلمانی به چیست؟ صدق، بی آزاری، خدمت به خلق و ... گفت زین معیار اندر شهر ما یک مسلمان هست آن هم ارمنی ست

...................................................................

جهان پیر است وبی بنیاد از این فرهاد کش فریاد...

...................................................................

...پس حال که عبدالمالک برون در زندان است وقت مبارزه با عبدالمالک درون(نفس) واسارت و زندان کردن او فرا رسیده. ولی آن کجا واین کجا؟ 

...................................................................

و اما حزنی سرمد

...................................................................

اوصیکم بتقوی الله و سپس زدن آرپی چی. علیکم بالآرپی چی. چرا که لذتی در شلیک و پرواز موشک آن است که در هیچ ندیدم الا سوارکاری

...................................................................

یا امیرالمومنین! آروم آروم دارم از یادت میرم   معشوق سالهای جوانی من ای علی! کاری کن دارم از دست میرم... من هنوز حاضرم واسه تو بمیرم 

شب است و یاد تو مرا پر از بهانه می کند.چه کرده ای که دل  تو را چنین بهانه می کند.

...................................................................

شروع چله نماز صبح اول وقت، به طور همزمان من و یحیی حسن پور و سید علیرضا و جواد از فردا صبح، امین و مصطفی هم جلوترند.شروع همزمان ولی پایان با خدا داند. چهل روز دیگه یا چهل سال دیگه.مسئله اینست. التماس دعا

...................................................................

یا علی جانم بگیر و صحبت جانانه ام ببخش... آواره منم که یار به حالم نظر نکرد. ای دوست درد هست و لیکن طبیب نیست!!

...................................................................

و اما حضرت حجت و به خدا قسم دیگر هیچ

...................................................................

ای نور چشم من سخنی هست گوش کن  چون ساغرت پر است بنوشان ونوش کن   پیران(سدمحسن) سخن ز تجربه گویند گفتمت    هان ای پسر که پیر شوی پند گوش کن  

 پند من: علیکم بالعزلت

...................................................................

آمد طبیب بر سر بیمار خویش لیک فرصت گذشته بود و مداوا ثمر نداشت

...................................................................

دل دیوونه میخونه غم بخور ماه رمضون تموم شد ودیگر هیچ

...................................................................

الهی آنکس که تو را شناخت جان را چه کند   فرزند و عیال و خانمان را چه کند   دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی   دیوانه تو هردوجهان را چه کند.
خدایا بعد از خودم و مال و خانواده و دوستانم، بعد پست و مقام و آبرویم، بعد خونه و باغ و موتور و ماشینم تو را بیشتر از همه دوست دارم. مطمئن باش!!!

...................................................................

أشهد أن هر چی سختی می کشم تو زندگیم بخاطر دوری از علی ع بوده

...................................................................

جام می و خون دل هر یک به کسی دادند ...

...................................................................

آنقدر زیر لبم نام تو را زمزمه کردم  که لبم سوخت ولی نام تو را توبه نکردم

...................................................................

از این زندگی، از خودم، از تو و از هرکس دیگه که دوستم داره، از همه، از همه کس و همه چیز بدم میاد. مرگ شیرینه.تمام

...................................................................

درین ظلمت سرا تا کی به بوی دوست بنشینیم گهی انگشت بر لب گهی سر بر سر زانو

...................................................................

امسال؟ این فصل؟ این ماه؟ این هفته ؟ امروز؟ امشب؟ الان؟ یا لحظه مرگ؟ کوله بار.

کوله بار من؟ کوله بار تو ای رفیق؟ کی؟ کجا؟ مقصد؟ آخرین فرصت؟  عمر... کودکی،نوجوانی،جوانی،بزرگسالی،میانسالی،پیری و ملاقات قطعی او. چه کنیم؟

...................................................................

آه از شب همبستری. یک لحظه به یاد آن شب افتادم که در آغوش یارم.

...................................................................

شهید مطهری درباره اخلاص: " کار برای خود کردن نفس پرستی ست . کار برای خلق کردن بت پرستی ست. کار برای خدا و برای خلق کردن شرک و دوگانه پرستی ست. کار خود و خلق برای خدا کردن توحید و یگانه پرستی ست." برو روش فکر کن تا بفهمی که تقریبا هیچ کس موحد نیست.

...................................................................

تو نه در دیروزی نه در فردایی. ظرف امروز پر از بودن توست.زندگی را دریاب.

...................................................................

تجربه شخصی سیدمحسن: اگر کسی تو ماه رجب کارش درست نشه و با خدا آشتی نکنه دیگه محاله...و رمضانش پر. کاشکی خودم بفهمم

...................................................................

وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغها کند پرهایش سفید می ماند اما قلبش سیاه می شود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است  و من در زندگیم اسراف کردم

...................................................................

با تشکر از گردآورنده(جواد)، پایان.
  • ۱۳ تیر ۹۳ ، ۰۴:۵۰
  • سیدمحسن

علی جان!

بس که دنبال تو گشتم شهره ی عالم شدم

سربلندم کرده خوشبختانه سرگردانیم

هیچ دانایی فریب چشمهایت را نخورد

عاقبت کاری به دستم می دهد نادانیم

9 نفر

  • ۱۱ تیر ۹۳ ، ۰۲:۱۲
  • سیدمحسن

علم خودشناسی واجب عینی ست نه کفایی. اینو باید بفهمیم.

..................................................................................

علی علیه السلام: النفس ان لم تشغله شغلک

.................................................................................

ارسطو: عاقل آنچه را می داند نمی گوید ولی آنچه را می گوید می داند

.................................................................................

اقا روح اله یادمون داد ولی ما اراده نداشتیم. اول ذیقعده شروع چله نشینی عوام وخواص. عاصی و اولیا. جامانده یا مقرب.

................................................................................

خسته ام از تکرار خود خسته. خسته تر از خستگی خسته ترین خستگانم

.................................................................................

جواب ندهید.دلها پر از محبت دوستان و خالی از عشق حضرت حجت ع ( خودمو میگم). داد از جدایی و بیداد از نفهمیدن و حس نکردن این جدایی! داد از گذشت 25 سال کامل ونخواندن دورکعت نماز باتوجه. داد از غربت ائمه. داد از دوری ام از مقام انسان کامل. بیداد از تکرار و تکرار و روزمرگی. داد از غلبه نفس وچیرگی دائم شیطان. کجاست خدا؟

..............................................................................

هر کسی را مراد وسیمرغی ست.سیمرغ من علی بود بود بود.

............................................................................

چه کنیم که از دو مفهوم انسان وانسانیت  اولی در کوچه ها سرگردان و دومی در کتابها.

..........................................................................

جوانمردا دل در دنیا مبند که دنیا را بقا نیست، دل در خلق مبند که در خلق وفا نیست. دل در خدا بند که بنده را به از خدا نیست.

.........................................................................

امام باقر ع که بود؟ چه کرد؟ چه می دانست؟چه عظمتی داشت؟ نمی دانیم.همین و بس.

.........................................................................

غدیر در راه است.آرام نخواهیم نشست.

.........................................................................

کاش بودم آنچنان که "فی السماء معروفون  وفی الارض مجهولون" .و الان بعکس است.بعکس

.........................................................................

و اما امشب طلب کنیم حیات معنوی را از طبیب نفوس،صاحب ولایت تکوینی. عشق و نفس

 رسول الله.  الکترونهای دور هسته اتم نیز به ولایت او گواهی می دهند.

........................................................................

امواج زندگی را با آغوش باز پذیرا باش. حتی اگر تو را به قعر دریا ببرد. آن ماهی که همیشه بر سطح آب می بینیم مرده است!

.........................................................................

  • ۱۰ تیر ۹۳ ، ۲۳:۳۷
  • سیدمحسن

گفتم که بوی زلفت إماما گمراه عالمم کرد

گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید


گفتم علی جان حالا دیگه ز مهرورزان رسم وفا بیاموز

گفتی ز خوب رویان این کار کمتر آید


گفتم که شوق وصال ایوان نجفت ما را به آرزو کشت 

گفتی تو بندگی کن...

9 نفر

  • ۰۲ تیر ۹۳ ، ۲۰:۵۷
  • سیدمحسن

الهی آزمودم تا شکم دائر است دل بائر است. الهی دل دائر و شکم بائرم ده. الهی از نمازها و روزه هایم توبه کردم. بحق نماز و روزه علی ع توبه ام بپذیر. الهی همه از گناه توبه می کنند و من از خود. الهی اگر ستارالعیوب نبودی من از رسوایی چه می کردم!

...................................................................

اگر ماه بودم به هر جا که بودم سراغ تو را از خدا می گرفتم ... اگر سنگ بودم به هر جا که بودی سر رهگذار تو جا می گرفتم

اگر ماه بودی به صد ناز شاید شبی بر لب بام من می نشستی .... وگر سنگ بودی به هر جا که بودم مرا می شکستی...می شکستی

..................................................................

من عشق فکتم و عف فمات فهو شهید

.................................................................

اعتقاد به خداوندی که نقشی در زندگی معتقد ندارد اعتقاد نیست. بلکه نوعی از پدیده های درونی ست که تشریفات روانی نامیده می شود

................................................................

علامه جعفری: تحمل قدر ناشناسی معاشران و بدرفتاری آنان از راههای رشد معنوی ست

...............................................................

آن انسانی که هنوز آن چه را که به خود نمی پسندد بر دیگران می پسندد و هنوز آن چه را که به خود می پسندد بر دیگران نمی پسندد از عرفان الهی هیچ بهره ای نبرده

...............................................................

آن کس که هنوز نمی داند (مثل من) توقع نتیجه بدون کار بزرگترین عامل تباهی اخلاق انسانی ست و هنوز طعم نظم را در کار نچشیده  است (مثل من) از عرفان بجز حالات لذایذ روانی زودگذر نصیبی نخواهد داشت

...............................................................

بشر یک "بودن" است در صورتی  که انسان یک "شدن" است

..............................................................

گرسنگی از أجل خصال مومن است

یحیی بن معاذ چه نیکو گفته است: اگر به همه ملائک وبه هفت آسمان و صد وبیست وچهار هزار پیغمبر و هر کتاب و ولی و حکمتی و امامان توسل جویی که تو را با نفست مصالحه دهند ونفس را ترغیب نمایند که دنیا را ترک کند و در اطاعت خدا آید نخواهد پذیرفت ولی اگر گرسنگی را شفیع قرار دهی خواسته ات را اجابت کرده در اطاعتت خواهد آمد

.............................................................


  • ۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۵۳
  • سیدمحسن
کجاست شهید چمران، کجاست حاج ابراهیم همت، کجایند برادران باکری، کجاست شهید زین الدین و جهان آرا، أین حسن باقری، أین متوسلیان، أین سردادان صیاد وکاظمی، کجایند رزمندگان گمنام حضرت حجت ع و... کجاست بزرگ ابرمرد یگانه عصر غیبت  خمینی کبیر. شهدا و ما أدرئک الشهدا.
.............................................................
کسی سراغ من جز غم جز نفس جز ابلیس جز افکار پریشان و نومیدانه جز شکست های متوالی جز دورشدن هر روزه آرمان وهدف نمی آید 
                                                                                                                                                                         شمارش غم وغصه و زجرهای من به رقم ومیزان نمی آید
.............................................................
کاش میشد از زندگی انصراف داد! من حسابی ترسیدم خدایا چه کنم؟ زندگی و پیشرفت بیش از حد برام سخته. خاک بر سر خر من
..........................................................................................
رمضان می رود ومی برد از کف دل ما   آن که سی روز صفا یافت از او محفل ما   رمضان عقده گشا بود گنه کاران را   وای اگر او رود وحل نشود مشکل ما. وای بر من
..........................................................................................
سیدمحسن: اللهم أرنی الطلعة الرشیدة  خدا: محاله   یا امیرالمومنین
...........................................................

از سری پیامک های قابل انتشار (ارسالی از 86  تا انتهای 89) به چند نفر از خواص دوستان که به ابتکار و علاقه خاص جواد پی دی اف شد و بعنوان سورپرایز بعد چند سال بهم هدیه شد
  • ۱۸ خرداد ۹۳ ، ۰۷:۱۲
  • سیدمحسن

رب شهر رمضان...

ویلی کلما کبر سنی کثرت ذنوبی/ وای برمن هر چه پیرتر میشم گناهام بیشتر میشه

ویلی کلما طال عمری کثرت معاصی/ وای بر من هرچه عمرم طولانی تر میشه معاصیم بیشتر میشه

فکم أتوب و کم أعود/ چه اندازه توبه کنم و چه اندازه برگردم؟

أما ان لی أن أستحیی من ربی

آیا مرا وقت آن نرسیده که از پروردگارم حیا کنم؟!

مسئله...

22 نفر

  • ۰۸ خرداد ۹۳ ، ۱۷:۱۷
  • سیدمحسن

بار گناهانم اعتکاف میخواهد، اعتکاف.

اما در بهترین حالات، اعتکاف من پیکنیگی بدون گناه ست. مسئله اینست

2 نفر

  • ۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۵۱
  • سیدمحسن

یا ع ل ی ! بذار تو حال خودم باشم/ نمیتونم زورکی تو دل تو جاشم

این رجب هم داره تموم میشه و کار به سامان نرسید، داد و بیداد.

14نفر


  • ۱۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۳:۴۱
  • سیدمحسن

دیشب تا صبح کتاب "شاهد بازی در ادبیات ایران" را می خوندم. خیلی غصه خوردم.همین

 3 نفر

  • ۱۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۳۲
  • سیدمحسن

اللهم رب شهر رمضان

ملاک ارزیابی قیامت مدرک و تحصیلات، ورزش وقهرمانی، پول و ثروت، مسکن و ماشین آنچنانی، شهرت، زیبایی و خوش تیپی نیست، اونجا منادی بجای صدا زدن سرمایه دار و دکتر مهندس و دیگر القاب دنیوی ندا می دهد: "کجایند اهالی رجب"

باید این حقیقت مهم را به قلب فهماند، مسئله ...

21نفر

  • ۱۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۲۸
  • سیدمحسن

همچی تکراریست، هیچ چیز عوض نشده،من نیز.

با این وجود همچی فرق کرده، همه آدما نیز،

هیچ چیز مثل سابق نیس

مسئله اینست.


29نفر.پاسخ بعضی از دوستان جالب وبعضا کاملا متفاوت بود

  • ۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۱۸
  • سیدمحسن
االهم رب شهر رمضان...
بنظرم شروع درک رمضان از فاطمیه باشد
نوروز امسال همگی به عیادت مادرمان فاطمه میرویم
یاعلی

29نفر
  • ۰۱ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۴۷
  • سیدمحسن

آخر بگو چه چاره کنم با غم فراق/آهی زحسرت است فقط همدم فراق

با گریه کردن این دلم آرام می شود /یعنی که اشک بود فقط همدم فراق

موی سپیدم تحفه ی هجران دلبرست(کاش اینجوری بود)/ یک عمر میشود سپری یکدم فراق

حال دلم چو زلف تو پیچیده درهم است/ خسته شدم در انزوای این همه پیچ و خم فراق

میپرسی که چیست خون جگر، میگویم عاشقی...

  • ۰۱ اسفند ۹۲ ، ۱۰:۰۳
  • سیدمحسن

فهمیدم که خیلی وقتها گناه نکردنم نتیجه فراهم نبودن موقعیت بود وبس. توهم "تقوا" برم ندارد.مسئله اینست.

به 26نفر ارسال شد


  • ۲۲ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۲۷
  • سیدمحسن
صبح از خونه بیرون زد و گفت: مسابقه میدیم از الان تا شب 
سر کوچه نگاهش به اولین زن که افتاد نگاهش را برگرداند
به شیطان گفت: فعلا یک هیچ ینفع من!

  • ۱۷ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۲۲
  • سیدمحسن

یا رسول الله

شکسته بال تر از من میان مرغان نیست

دلم خوش است که نامم کبوتر حرم است


27نفر

  • ۲۹ دی ۹۲ ، ۰۳:۳۱
  • سیدمحسن

پیشی را پلنگ کردیم،هر چه نفس از شهوت و شکم و منیت خواست گفتیم چشم;تا که از جوانی به بزرگسالی رسیدیم و پیری نزدیک، و از پی آن ترک معصیت مشکل ومشکل تر.

امان از سگ نفسی که به گرگ مبدل گشت.

مسئله من اینست رفقا


27 نفر

  • ۲۱ آذر ۹۲ ، ۰۰:۲۵
  • سیدمحسن