هوالمحبوب
این پست حاشیه ندارد، همه متن است!
پ.ن: گمراه عالم
پ.ن2: بوی زلف
بیست دقیقه پیاده روی داشت تا حرم و ایوانش، تمام مدت به گوش کردن این تصنیف می گذشت تا رسیدن
ای روزگار...
- ۲۹ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۲۶
هوالمحبوب
این پست حاشیه ندارد، همه متن است!
پ.ن: گمراه عالم
پ.ن2: بوی زلف
بیست دقیقه پیاده روی داشت تا حرم و ایوانش، تمام مدت به گوش کردن این تصنیف می گذشت تا رسیدن
ای روزگار...
هوالمحبوب
حتما می دانی که من سال هاست که دارم عقلی باهات ادامه میدم و دلم در صحنه نیست، این موضوع یکی به جنس روحیات مرا داغون می کنه
می دونی سخته....خیلی سخت
پ.ن: کاش تو زندگی آدما حس نوستالژی وجود نداشت
هوالمحبوب
20 سالگی مبتلایت شدم و الان سالهاست که در حسرت آن ابتلایم
می ترسم اینقد کم محلی کنی که دل بی شرف و بی غیرتم مبتلای غیر تو شود، دیگه خود دانی
پ.ن: گفتیم عشق را به صبوری دوا کنیم هر روز عشق بیشتر و صبر کمترست
پ.ن2:
|
هوالمحبوب
نه تو را یک اشاره ای
نه مرا راه چاره ای
چه دریغ از نظاره ای؟
به چنین حال زار من
حال زار...
هوالکافی
نظر اصغر طاهرزاده را درباره پست "فکری برای عدالت " پرسیدم جواب دادند:
وقتی اندیشیدن و تفکر به تاریخ ما برمیگردد، که تلاش کنیم در فضای انفجار اطلاعات نگذاریم سخنهای عمیق و متین گرفتار روزمرّهگیها شده و به فراموشی سپرده شود. از اینرو کار جنابعالی کار پسندیدهای است که نظرها را متوجه افکار اندیشمندانی چون دکتر داوری میکنید. و کار خوبی کردید که انتقاد آن کاربرِ عزیز را که به بنده میگفت «چه نیاز است که برای نشاندادنِ کمالات انقلاب اسلامی به آقای داوری توجه کنیم؟» زیرا این کاربرِ عزیز با کسانی روبهرو است که در عین نظر به دکتر داوری، درست نتیجهی عکس گرفتهاند و معتقدند اندیشهی دکتر داوری هیچ نسبتی با انقلاب اسلامی ندارد. به همین جهت باز تأکید میکنم سخن فیلسوفان را باید فیلسوفانه فهمید. و همینطور که جنابعالی نیز تأکید کردید؛ اشارات آنها را در جمعبندیِ شخصیت آنها درک نمود و این نیز از کارهای مشکل این دوران است، دورانی که غبار سیاستزدگی و ایدئولوژیککردنِ هرچیزی، ذهنها را فرا گرفته است. موفق باشید
هوالکافی
قسمتی از سوالم با حذف و ویرایش و تمام جواب:
سلام استاد ما ترا نداشتیم چه می کردیم در این وانفسای غوغای علم و سرکشی شهوت و هجوم مدرنیته و شک در شبهات؟ راستی چه می کردیم؟
برخلاف حرف اون دوست درباره دکتر داوری که میگه شما نگاهتون را به نظرات داوری اعمال میکنید و بین تون فاصله ها هست ......
.....
خلاصه کنم بهتون ایمان اوردم که جایگاه ومنزلت تفکر را می شناسید و براش ارزش قائلید و از جمود می پرهیزید بنده ده ساله حداقل و حتی قبل اشنایی با شما مطالعات دینی داشتم و شاگرد تفسیری استاد شایق هستم خدمتتون عرض می کنم این نگاه شما به سلوک ائمه خیلی نزدیک تره تا طرد و نفی دیگران به اندکی سوال شک برانگیز یا سلوک سیاسی غیر از خودمان. راستی استاد یچیزی بهتون بگم منتشر نشه ها ا......
.......
استاد راستی چه تحویلی خدا ازت بگیره شب اول قبر و برزخ و قیامت که این همه ملت را مسلمون کردی یا در مسلمانی نگهشون داشتی - خوش بحالتون فقط التماست می کنم قسمت میدم که خودتون را وصل یک جناح سیاسی نکنید من نمی تونم همه را با شما تو راه دین بیارم چون تا میان می بینن بله اصولگرای خفن و فرار میکنن ازتون البته التماس دوستان میکنم نگاه به سیاسی طاهرزاده نکنید فقط حکمت را ازش بگیرید نمی تونید بپذیرید سیاسیش را قبول نکنید بعدها نسبت اونها هم با انقلاب درست میشه شاید.
من سوالی دارم ایا شما دینداری ملت براتون مهم تره یا انقلابی بودن و طرفداری از رهبری عزیر چه رسد به رئیس جمهور و.... رسول الله مهمتره یا خامنه ای؟ جواب من ندین والله تمام اسلام سیاست است که جوابتون میدم ظرفیت ملت را مراتبی ست قلب ها برای پذیرش رسول خدا آماده اما برای خمینی کبیر نه خیلی البته گاهی .این پرواضحه بعد که طرف محب دین اسلام شد جایگاه انقلاب را میفهمه حداقل از شدت دشمنیش کم میشه چندبار دیگه من بهتون گفتم کاربران دیگر هم تذکر میدن زشته مای جوجه به عارف و حکیمی چون شما تذکر بدیم خودتون را خرج هیچ جناحی نکنید شما بقیت الله هستید قدرخودتون بدونید ترا قران کاری که آیت الله ..... کرد نکنید که بنده ای که قبل از سال 85 و... میگفتم من حاضرم با دین ...بمیرم الان دیگه اصلا ایشون را نمی پسندم خداوند همه مارا عاقبت بخیر کند جوابی دارید بهم بدین منتها شخصی با ایمیل استاد سفارشی برای من دعا کنید یاعلی
پاسخ:
باسمه تعالی: سلام علیکم: سید محسن عزیز! بنده توصیهی دلسوزانهی شما را با تمام جان درک میکنم و همینطور که همهمان معتقدیم حتماً اسلام مهمتر از انقلاب است و امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» (خود را )خاک پای رسولاللّه«صلیاللّهعلیه
هوالهادی
درویشی را هم مصاحبت مومنی گفت فلانی اذان صبحه بیدار شو
گفت: به مولا حال نیست
ساعتی بعد آن رفیق شفیق دوباره ندا داد که فلانی وسط وقته بیدار شو نمازت به آخر وقت نیفته
گفت: به مولا حال نیست
آخر وقت برای بار سوم صداش کرد و گفت نمازت داره قضا میشه ها، بیدار شو دیگه
گفت: به مولا حال نیست
گذشت و ساعاتی بعد رفیق مذکور بر بالین دوستش آمد و گفت حاجی شیر داغ آماده هست پاشو بخور
برخاست و گفت: یا علی مدد....
پ.ن: این حکایت را از کلاس دکتر پسران در کانون زبان ایران سال 84 به یادگار دارم و عجیبه هیچ وقت از یادم نمیره
پ.ن2: مثل حال ما مذهبی ها خیلی هامون اگر نگیم همه همینه، خدایا عاقبتمون را ختم بخیر کن
هوالعالم
نامه ای را که یه بنده خدایی برای رضا داوری اردکانی نوشته یکم خلاصه کردم اما در جواب دکتر داوری دستی نبردم.
شب تا سحری وقت گذاشتم برای مطالعه و خوشه چینی لذا جاهایی را بولد و قرمز کردم برای خواننده "فست فودی"
ضمنا ماحصل کلام نکات ایرادی استادطاهرزاده است که در پایان آورده ام
نامه عبدالجواد موسوی:
......
من هیچ وقت درکلاس های درس شما حاضر نبوده ام اما اگر حقیقتِ شاگردی را آموختن بدانیم از شما بسیار آموخته ام. شما را به محافظه کاری می شناسند. تعبیر چندان جالبی نیست. در سرزمین ما البته. منتهی آن ها که با تفکر نسبتی دارند نیک می دانند محافظه کاری ملازم تفکر است. آن هم در سرزمینی که کتاب خواندن امری است نادر و آدمیان بر اساس شایعات قضاوت می شوند.
سلام
استاد میگن اگه یه دیوونه یک سنگی تو چاه بیندازه صد تا عاقل باید تلاش کنند تا دربیارن و آخر هم شاید ....
می پرسه برف در قرآن نیست پس قرآن local هست و جهانی نیست
میگه اگر میگید همچی تو قرآن نیست و اساسا کارکرد قرآن پرداختن به جزئیات نیست وکتاب هدایت، چرا سیل و زلزله وباران و کوه و .... (طبیعی) هست تو قرآن؟
میپرسن چرا سر تو آب بردن روزه را باطل می کنه؟ میگیم تعقل در اصول دین تعبد در پذیرش فروع
اما خوب حرف خودشونو میزنن
چه کنیم؟ چی بگیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: ای پیامبر تو آنچه را باید برسانی با منطق و دلیل و به زبان قوم، برسان و آنهایی که بنای نپذیرفتن دارند را به حال خود رها کن، تا در بازیگوشیهای خود بمانند: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ»(91) انعام. فراموش نکنید حقیقت بالاتر از آن است که برای هرکس رُخ بنمایاند. موفق باشید
مصطفا یادت هست دنده های ماشین یاری نمی کرد درب ماشین سر و صدا می کرد حتی راه را از یاد برده بودم سکوت بر جمع من وتو و همسرت حاکم بود گویا دل هیچکس نمی آمد ترا به خلدبرین ببرم اما رفتیم و رسیدیم
در راه برگشتن نگاه تو به ماشین حمل جنازه روبرویمان خیره بود و گاهی اشک ریختن هایت، گویا هنوز باورت نشده بود
می دانی مصطفا برای اولین بار تو عمر رفاقت و برادریمون دلم جانانه برایت سوخت
آنجا که برادری داخل قبر رفت و سنگ لحد خواهری می گذاشت!
چهره ات آنجا حرفها داشت با وجود سکوت ممتدت
مصطفا تو مظلوم بودی و هستی اما اوج مظلومیتت را در حال خاکسپاری خواهر جوانت دیدم
اگر نبود رعایت جمع، های های بلند بلند می گریستم
تو مظلومانه خواهرت را به خاک سپردی اما مقتدر، واین شاهکار توست و نتیجه ی ایمان تو که مظلومیتت از اقتدارت نمی کاهد مصطفا
تو جمع بین نجابت و قدرت بودی پسین جمعه 13 شهریور 94
و چقد تو تماشایی بودی اون پسین رفیق، درهم شکسته اما نورانی
پسین جمعه نظاره ات مرا به یاد امامان شیعه می انداخت
مظلوم اما مقتدر
هوالکافی
خدایا فهمیده ام ما تدبیر می کنیم تو تقدیر و این مسئله فوق العاده ساده و البته غامض است
خدایا فهمیده ام همه زندگی ، همه این مدرک و درس و ازدواج و ...و لاو و فرزند و پول و مقام همه کشکه
باید همش باشه اما همه بالاتفاق ناپایدار و هالک
خدایا به این نکته خیلی وقته رسیدم که فقط عشق به خالق و خلوت با امام صادق1 صفای زندگیست ، اما به هیچکدوم نرسیدم
خدایا ول کنت نیستم تا بالاخره مرا انتخاب کنی
خدایا برام جا افتاده یعنی خودت خواستی تا جا بیفته که هیچ چیز، هیچ چیز و هیچ چیز هیچ وقت مطلقا از دست تو در نمیره
خدایا فهمیده ام همه چیز تویی و باقی همه هیچ
خدایا فهمیده ام عالم را مدیر و مدبری ست فوق همه اراده ها
خدایا ما را با تو شوق و آرزوهاست رهایمان نکن
خدایا تا ابد بوی محبت به مشامش نرسد هرکه خاک در میخانه به رخساره نرفت
خدایا امسالم مث همه سالیان عمر چله کلیمی از دست رفت اما مرا با تو امسال حال بهتری ست تا پارسال ها
خدایا همش می ترسم خودم را میدان دار ببینم و نتیجتا کارم را به خودم واگذار کنی و شیطان مرا زمین خورده ببینه
خدایا دلتنگتم بیشتر از دلتنگی همه عمرم
خدایا سه دهه عمر من به دوری تو گذشت اما برای وصالت ناامید نیستم
خدایا....
1: و محبت همسر و دوست و هرچیز دیگری که در همین وادی ست و جهت گیری الهی داره نیز.
پ.ن: دردسرت شدیم
هوالمحبوب
تو این ده سال جدایی خسته شدم از این همه محبوب کذایی و خیالی.
محبوب حقیقی من فی الدنیا و الاخره تویی باقی همه فسانه.
پ.ن: پرونده ام پیش تو سیاه شده، میدونم اما فرمودی در هیچ حال از ما روی نگردانید.
پ.ن2: می گریم و مرادم از این سیل اشکبار تخم محبت است که در دل بکارمت، یعی میشه؟
هوالهادی
دوست جوان و بزرگواری از اهالی بهشتی که در کسوت طلبگی ست و هم اکنون نیز دانشجوی دکتری معارف اسلامی ست در بیاناتی دقیق و تقریبا1 خالی از اشکال پس از درد و دلی از جانبم برایم اینچنین نوشت که موندم کجاشو بولد کنم (اللهم عجل لفرج مولا):
"اشکال و شبهه ای که ظاهرش دینی ولی باطنش برآمده از ناهنجاری های سیاسی باشه به این راحتیا قابل حل شدن نیست
وقتی یکی برای انجام یه سخنرانی ساده خطبه تحیت برای امام زمان (عج) باید بخونه اما تو عمل اسیر تکبر و خود برتر بینیه و کارایی می کنه که سال ها عمر جوان ها به هدر میره، معلومه که شعائر دینی زیر سوال خواهد رفت چون این جوان می بینه خیلی ها با همین ابزار دین داری اومدن و سرش شیره مالیدن بعد هویدا شده که بله اینام آره
معلومه که میل به گرایش تخصص محوری محض پیدا میکنه چون عملکرد نگرش تعهد محور رو دیده
این دین زدگی تو جامعه بلای ما شده
هوالمحبوب
بفرض اگر تمام سرمایه های دنیا و همه ی علم موجود در دنیا را هم بهم بدن بازم راضی نمیشم
چی فکر کردی؟
راضی نمیشم تا اینکه نیم نگاهی از تو وجودم را خیس عرق کند،
نگاهی از تو نمی بینم امامان معصوم را چه شد شیعه! بودنم ترا کی آخر آمد محبانت را چه شد
والا!