هوالرفیق
تا عهد تو دربستم عهد همه بشکستم بعد از تو روا باشد نقض همه پیمانها
تا خار غم عشقت آویخته در دامن کوته نظری باشد رفتن به گلستانها
آن را که چنین دردی از پای دراندازد باید که فروشوید دست از همه درمانها
گر در طلبت رنجی ما را برسد شاید چون عشق حرم باشد سهل است بیابانها
هر کاو نظری دارد با یار کمان ابرو باید که سپر باشد پیش همه پیکانها
پ.ن: تو چون درد منی درمان چه حاصل گرفتار توام سامان چه حاصل
پ.ن2: میگویم و بعد از من گویند به دورانها
- ۱۸ آذر ۹۷ ، ۰۰:۳۵