...تا أوابی حفیظ

...تا أوابی حفیظ

ترتیب زمانی نوشته ها را از بایگانی ماهانه بیابید
......................................................................
آن که او به غمت دل بندد چون من کیست؟

ناز تو یا ... بیش از این بهر چیست؟

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

اسلام و لا غیر

سه شنبه, ۱۵ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۰۱ ق.ظ

هوالکافی

امشب برادرم در تلگرام ازم خواست جواب شبهه زیر را برایش بفرستم:


سوال(شبهه):

قـــران برای قوم عرب است یا برای کل جهانیان؟ پاسخ ضدونقیض قران را ببینید 

در این آیه ها میگوید:

سوره ابراهیم آیه۴( قانونی کلی وعام):

وماهیچ پیامبری را جز  به زبان قومش نفرستادیم تا( بتوانداحکام ومعارف الهی ) را به آنها بیان کند...

مطابق این آیه  پیامبری آلمانی برای قومی عربی فرستاده نشده یا پیامبری عربی برای قومی فارس فرستاده نشده

درتایید این مطلب

سوره شعرا آیه ۱۹۸ و ۱۹۹:

واگر آن( قران)  را بر برخی ازغیرعرب زبانها  نازل میکردیم به آن ایمان نمی آوردند

سوره فصلت آیه۴۴: 

واگرما قران را به زبان غیرعربی نازل میکردیم می گفتند که:  چرا آیات آن به روشنی بیان نشده است؟!  آیا ( کتاب یا پیامبری) غیرعربی برای( امتی) عربی؟

بنابراین اگر قران به زبان فارسی نازل میشد مردم عرب زبان حق داشتند که اعتراض کنند و بگویند:  چرا آیات آن به روشنی و قابل فهم بیان نشده؟( ضمنا این اعترافیست که قران فقط برای عربها قابل فهم است) 

آیا ما ایرانیان و بقیه حق این اعتراض را نداریم؟ آیا پیامبر و کتابی عربی برای امتی فارس؟

این آیه ها دلیلی واضح بر این است که قران صرفا برای اعراب است:

" سوره شوری آیه۷  

وبدین گونه قران عربی به سوی تو وحی کردیم تامکه وکسانی را که پیرامون آنند هشدار دهی ...

سوره انعام آیه ۹۲ 

واین خجسته کتابی است که ما آن را فروفرستادیم ...تا مردم مکه و کسانی که پیرامون آنند را هشدار دهی 

تا اینجا بدیهی است که قران گفته من برای عربها هستم،پس یقینا کتابی جهانی نیست

اما اینجا طمع محمد بیشتر میشود و آیه ای متناقض با آیات قبل تولید میشود

سوره فرقان آیه ۱ 

مبارک است خدایی که فرقان( قران) را بربنده اش نازل کرد تاهشدار دهنده جهانیان باشد 

درحالی که میگفت برای هرقوم پیامبری از آن قوم و به زبان خودشان  میفرستیم ناگهان دعوت را فراگیرمیکند و آیه های قبل نادیده گرفته میشوند 

حالا غیرعربها باید این کتاب را بفهمند اما چگونه؟باید مردم زبان عربی را یادبگیرند که پنچ تا ده سال تلاش مستمر میخواهد، علاوه براین باید تاریخ و فرهنگ اعراب، شأن نزول ها، قرائن حالیه و مقالیه، قواعداصولی وتفسیری و...را یادبگیرند 

مسلمانان میگویند:

قران کلام الهی و معجزه ای جاودان است اما فقط افرادی که آشنایی وسیع وعمیق باادبیات عرب و اصول و قواعد فصاحت و بلاغت وانواع فنون وصناعات ادبی در زبان عربی را دارند پی به اعجاز آن میبرند. 

جالب اینجاست که اگر کسی قران را نقد کند معترض میشوند که تو به زبان و ادبیات عرب آشنایی نداری تو حتی معنی کلمات عربی  را نمیفهمی  پس حق نداری آن را نقد کنی اما در عین حال خودشان نیز همین مشکل را دارند وبدون سواد به ادبیات عرب  آن را ستایش  میکنند【نکته: چگونه شما بدون آشنایی به ادبیات عرب قران را قبول میکنید اما کسی حق ندارد بدون آشنایی با ادبیات عرب آن را رد یا نقد کند؟ 】

فرض کنید میخواهید یک فرانسه ای را به اسلام دعوت کنید و ادعا میکنید قران معجزه است و او میپرسد:  کجای قران معجزه است؟ ازکجا معلوم؟

شما مجبورهستید بگوئید: اگرمیخواهی پی به اعجاز آن ببری باید عربی را یادبگیری و یک عمر را باید صرف یادگیری ادبیات عرب کنی

اما چگونه ممکن است خدای دانا و قادرمطلق معجزه ای برای همه جهانیان نازل کرده اما اکثریت قریب به اتفاق آن را نمیفهمند؟ یا برای فهم آن باید حداقل ده سال ادبیات عرب را فراگرفت

درضمن با دلیل علمی و زبانشناختی و به اعتراف مفسرین، ترجمه مشکلی را حل نمیکند و ترجمه دقیق و بی عیب و نقص امکان پذیرنیست.

///////////////////////////////////////////////////////////////////////////////////

در جواب نوشتم:

این ها را ما سالهاست که داریم می شنویم و جوابش هم برای قلبی که سالم باشه و مرض نداشته باشه خیلی ساده است که مختصری عرض می کنم. بقدری شبهه ضعیف و مزخرفه که من بیشتر بهش می خندم تا ناراحت بشم که وای حالا چه جواب بدم. نگاه کن اینجا تاکید شده بر بلاغت عربی قران و تاکید بیشتر روی زبان. اصلا روی مبحث مهم "هدایت" تاکید نشده  که این خودش زیرکی مطرح کننده و بنحوی حماقت اوست

قبل جواب مستقیم میشه این جور وارد جواب شد که اگر طرف مطرح کننده مثلا مسیحی باشه می پرسیم ازش که انجیل یا اگر یهودی باشه تورات کجا و به چه زبانی مطرح شده؟ و کیا الان طرفدارش هستن؟ آیا اروپا نازل شده یا آمریکا؟ و چرا الان این ها معتقد به مسیحیت هستند؟

چرا انگلیسی زبان ها اغلب مسیحی هستن؟ پس مسئله اصلی در پذیرش یک دین در اروپا یا امریکا یا آفریقا یا ... اصلا زبان نبوده

این یک حرف و یجورایی آچمز مطرح کننده شبهه است خصوصا برای کسانی که اروپایی ها را می پرستن و غرب زده هستند.

و اما مبحث مهم که اشاره شد که قرآن میاد میگه "تبیان لکل شیئ". میگه من مبیّن آخرین دین و کاملترین آن هستم که آخرین پیامبر و والاترین آن ها آورده و اساس قصد من قرآن هدایت است برای عالمیان

اما گریزی از نزول یک کتاب اسمانی برا یک منطقه جغرافیایی نیست و این از هدایت قرآن نمی کاهد! و این که چرا آنجا(عربستان) هزار تا حکمت می تواند داشته باشه فقط خلاصش اینکه اوج جاهلیت و نفهمی اونجا بوده و اگر بشه عرب جماعت(آن زمان) را تو راه آورد دیگر ملتها را راحت تر.

انسانی که روح خقیقت طلبی داشته باشه تا هند سفر میکنه تا چیزی یاد بگیره نه اینکه به صرف زبان از گوهر اصلی غفلت کند در حالیکه فقط یک معجزه قرآن بلاغت اونه که اصلا بنظر من اینم لازم نیست همه بفهمن و ما هم توصیه نمی کنیم. مهم اینکه حرف قرآن ندای جان انسان هاست و نیاز همه بشری. مَثَل قرآن مثَل کاتولوگ دستگاهی ست که خدا اونو آفریده. کاتولوگ و راهنمای مصنوعی الهی بنام بشریت

من از مطرح کننده سوال میپرسم موافق خوبی و تکامل و اخلاق هستی یا نه ؟

میگه آره

میگم اگر کسی از ته آفریقا بگه قبول مکنی؟ 

میگه بله فرقی نداره (اگر عاقل باشه)

می گم قرآن محمد میگه خذ العفو وأمر بالعرف وأعرض عن الجاهلین

خوب دیگه کجای دنیا میشه دستوری یافت که تمام مشکلات اجتماع را یکجا  حل کنه. میگم مرد حسابی نه نیازی به عربی بود نه بلاغت نه صرف و نحو. برو فقط ترجمش نگاه کن و اگر اهل تدبری سری هم به تفسیر بزن تفاسیر فارسی موجود همین و بس

میپرسم ازش آرامش میخوای؟

میگه بله

می گم خوب قرآن میگه "وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بالِغُأَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِکُلِّ شَیْ ءٍ قَدْراً"

تا ابد نیازی به روانپزشک نداری فقط برو بخون و حالشو ببر. نیازی به عربی هم نیست


میگم قبول داری برای پزشک شدن مجبوری زبان انگلیسی یاد بگیری؟

میگه اره ضروری ست، هر علم و فنی زبانی داره

میگم خوب در حد خیلی کم و با مختصری وقت گذاشتن، چیزی را که مایه سعادت دنیا و آخرتت هست را یاد بگیر.یعنی اگر بیشتر مشتاقی که زبان اصلی قرآن را بفهمی اونم برای ارتباط بیشتر

قرآن میگه "الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولئِکَ الَّذِینَ هَداهُمُ اللَّهُ وَ أُولئِکَ هُمْ أُولُوا الْأَلْبابِ" خوب کجا خوشکل تر از این نگاه میشه پیدا کرد؟ اصلا نیازی به دانستن آنچنان زبان عربی بود آیا؟ چرا ما حاضریم گمراه بمانیم فقط بخاطر یک حس ناسیونالیسمی افراطی مزخرف

مطرح کننده شبهه  10 15 خط نوشته اما چون اغلب بنای شبهه پراکنی صرف دارن و دنبال جوابش نیستن بعیده اندازه ده 15 خط حاضر باشه جواب را ببینه و تدبر کنه یعنی مثلا یک ساعت وقت گذاشته تا اشکال مطرح کنه اما ده دقیقه دنبال جوابش نیست

بعضی خدا را یک آدم گرفتن بجای یک حقیقت و محمد را یک فرد حاکم فرمانروای صرف که صفت "طمع" را برای اون بکار برده تو شبهه تا رسول الله// پیامبری که اینقدر برای هدایت و سعادت مردم دل می سوزوند که خدا بهش گفت بابا ول کن چقد خودت داغون مکنی برای این جماعت


قرآن میگه  وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ // وَ لا تَجَسَّسُو...//وَ لا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضاً..//مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً...// بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً //قُولُوا لِلنَّاسِ حُسْناً...//إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها ///  و دهها مورد دیگه... جا داره آدم بره زبان چینی یاد بگیره این خو عربیه و سفر کنه تا قطب شمال تا ببینه محمد چه گفته و علی چه کرده و سیدالشهدا کی بوده.... سبحان الله

و اما در جواب دقیق به دو جمله وارد شده در شبهه باید بگویم  یکی اینکه در متن داریم: "اما اینجا طمع محمد بیشتر میشود و آیه ای متناقض با آیات قبل تولید میشود" .  خوب این جمله می رساند که طرف یا غرض دارد یا تأمل درست نکرده، چرا که مدعی ست که یک جا تو قرآن داریم که هر پیامبری برای قومی با زبان خودش میاد(که این از بدیهیات تبلیغ است و ربطی به فراگیر شدن دین او با ترجمه وگسترش نداره ) و جای دیگر در قرآن داریم که هشدار دهنده برای عالمین است. د رجواب باید گفت  که مورد اخیر اتفاقا تکمیل کننده اولی ست یعنی هدایت برای همه. اساسا این ها در تناقض نیست و شبهه انداز سعی کرده این ها را در تقابل قرار بده. مثلا  یکی بگه انشتین فرمولای نسبیت یا نیوتن فرمول گرانش را به زبان انگلیسی نوشته  و فقط برای انگلیسی زبان ها این فرمول ها کاربرد داره در حالیکه این حرف مضحک است و فرمولهای این دو دانشمند برای همه جهان و سرتاسر ملت ها کار می کنه ولی زبان نوشتن در وقت کشف آن مثلا انگلیسی یا آلمانی بوده اما با ترجمه به تمام جهان رفته (دقت شود) چون برحق بوده  پس فرمول سعادت قرآنی مرز جغرافیایی یا زبانی نمی شناسد عین همین مثال

و جمله دوم که آشکارا دروغ و یا واژگون سازی حقیقت است آنجا که نوشته در شبهه: "مسلمانان می گویند: قرآن کلام الهی و معجزه ای جاودان است اما فقط افرادی که آشنایی وسیع و عمیق با ادبیات عرب و اصول و قواعد فصاحت و بلاغت و انواع فنون و صناعات ادبی در زبان عربی را دارند پی به اعجاز آن می برند"

کی اینو گفته و کی این اعتقاد را داره ندانیم واگر هم باشه ناظر بر اعجاز کلامی و بلاغتی قرآن است و نه همه اعجاز و حقانیت قرآن(دقت شود). مگر تنها راه اثبات قرآن بلاغت آن است یا مگر تنها راه حظ بردن از بلاغت قرآن " آشنایی وسیع وعمیق با ادبیات عرب و اصول و قواعد فصاحت و بلاغت وانواع فنون و صناعات ادبی در زبان " است که این نحو به این شدت به آن پرداخته شده در حالیکه بخدا سوگند هر کسی با اندکی دانستن ترجمه و زلال بودن و میل به حق طلبی با قرآن می تونه ارتباط بگیره بی آنکه صنایع ادبی و ... را بداند نمونه اش خود ماها مثلا آیات اخر سوره آل عمران...به به

وَلِلّهِ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللّهُ عَلَىَ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ 

إِنَّ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّیْلِ وَالنَّهَارِ لآیَاتٍ لِّأُوْلِی الألْبَابِالَّذِینَ یَذْکُرُونَ اللّهَ قِیَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَیَتَفَکَّرُونَ فِی خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلًا سُبْحَانَکَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ....

آیا لذت بردن مومن از این آیات مشروط به دانستن ادبیات عرب است؟ نه والا. هر چند دانستن آن بر علم و تسلط بر قرآن بیفزاید و برای مفسر لازمه اما برای خلق الناس ضرورتی نداره

و اخر سر اینکه انکار عامدانه قران بنظر من شرک است حداقل مرتبه ای از شرک را دارد چرا که قائل به خدایی شدیم که فرستاده محمد نبوده و نازل کننده قرآن و انگار خدایی را قبول داریم که خدای محمد نبوده و این مشکل ساز است مگر کسی که ار باب جهل یا غفلت و ... باشه  دقت کنیم که همه دنیا به آمدن مسیح بعد موسی معتقدند و  آمدن محمد بعد عیسی  را نیز همه تصدیق می کنند ولی بعد اسلام دین بزرگ و فراگیری نبوده و کسی چنین ادعایی نداره  و محمد یک شخصیت صددرصد ثابت شده تاریخ تمام دنیا برای همه بشریت از 1400 سال پیش بوده و هست و این را خود شبهه هم تصدیق می کند فقط اشکال بر حقانیت دعوت پیامبر یا جهانی نبودن آن است // پس وقتی پذیرفتیم به گواهی تاریخ و انتقال سینه به سینه و تمام مستندات و تاثیرات شگرف بر عالم که شخصی بنام محمد بوده و کتابی بنام قران پس می ماند اثبات حقانیت او و آسمانی بودن قرآن و جهانی بودن دعوت// حال سراغ حرفاشون می رویم // میگیم ما ترا قبول نداریم تا اینکه ببینیم چی میگی و حرفت چیه؟

پس می رویم تورق می کنیم قرآن را اولا، ثانیا سنت رسول الله و نحوه رفتار او را با ملت اعم از موافق یا مخالف نگاه می کنیم،ثالثا سری به حواریون او و جانشینانش می زنیم تا بفهمیم چگونه رفتار می کردند. اینجاست که خداگواهست به خودم سالیانی ست که میگم اگر این ها، این اشخاص(اهل بیت)و این کتاب و این گفتارها و کردارها حتی تو اساطیر هم بود و تمامش هم ساخته ذهن بشر و اساسا وجود خارجی نداشتند هیچکدام، باز هم ارزش عشق ورزیدن با این موهوم خیالی وجود داشت{که البته درچند سطر قبل گفته شد اثبات شده وجود دارند و بوده در تاریخ و هنوز هم جریان دارد) بله اگر تاریخ هم صادق نباشه اما فقط  نوشته ای بنام قرآن بدست مارسیده باشه و یک شخصیت داستانی بنام حضرت علی و یک شخصیت دیگری بنام امام صادق  و... بازهم ارزش داشت با این شخصیت های خیالی عشق بورزیم و سر مشق قرار بدیم چرا که انسان عاقل اهل تفکر نیاز تمام زندگیش را دراین کلمات و سبک زندگی خواهد یافت و لاغیر

یدفعه تهران در خوابگاه به هم اتاقیم گفتم گشتم و گشتم تو عالم دینی زیباتر از اسلام نیافتم پرسید چرا؟ گفتم دین اسلام برای شکار گنجشکی که جوجه داره و نداره تفاوت قائل شده و این در فقه اومده و این از عجایب و ظرایف دین اسلام است که حتی به محبت مادر فرزندی بین گنجشک و جوجه اش توجه کرده یا دینی که میگه مسواک در حد واجب ضروری ست و امام صادق  نقل بمضون میگه یجورایی من حالم از کسی که مسواک نمی زنه بهم میخوره در حدی که میخوام کتکش بزنم. این را برای عرب جاهلی میگه اینو چگونه می تونیم کناز بگذاریم و خودمان را محروم از این همه معارف و مهم تر خودمون را با یک تعصب بیخود دم مرگ دست خالی.

*******************************************************************************

پ.ن1:

استاد طاهرزاده:

قرآن می‌فرماید: ای پیامبر تو آن‌چه را باید برسانی با منطق و دلیل و به زبان قوم، برسان و آن‌هایی که بنای نپذیرفتن دارند را به حال خود رها کن، تا در بازیگوشی‌های خود بمانند: «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی‏ خَوْضِهِمْ یَلْعَبُونَ»(91) انعام. فراموش نکنید حقیقت بالاتر از آن است که برای هرکس رُخ بنمایاند

پ.ن2:

نکاتی از امید در این رابطه همان شب:

این شبهات زیر مجموعه شبهات زبان دین هستند

زبان دین بدین معنی که متون دینی دارای معانی حقیقی نیستند و نباید به دنبال معنی و درک رموز آن برامد چون متناسب با زبان عرفی عصر خود میباشند و مشاهده وعده ها و مثل ها گویای این نکته است

مثلا بهشت توصیفی برای اعراب بیابان گرد باغهایی است با نهرهای روان اما اگر برای مردم اسکیمو نازل میشد بهشت مملو از فوکها و ماهی های فراوان میبود.

علاوه بر زبان دین برخی کلمات گویای شبهه تجربه دینی است که قائل است وحی در کار نیست و هرچه هست نبوغ پیامبران است که با توجه به شرایط زمان خود بر زبان اورده اند و هرچه بر عمر پیامبر افزوده میشود ، مهارتش در بیان این تجارب بیشتر میشود

مثلا اینکه میگه" طمع بیشتر میشه و  ایه ای متناقض تولید میشود"


جواب این سوالات به قول خودت واضحه منتها مقدماتی داره که اگه اونا حل نشه ، طرف مقابل ساکت میشه اما قانع نه


از جمله بدبینی به دعوت انبیاء

ساختگی بودن و عدم کارایی دین

کفایت عقل بشری و عدم نیاز به وحی

محدود بودن دین به عصر جاهلی و منسوخ شدن آن با رنسانس علمی


این مطالب نتیجه تلاش چند قرنه فیلسوفان دین غربی است که با بررسی دین مسیحیت و یهودیت و با به چالش کشاندن اصول ان و روشن کردن تناقض های عقلی این دو دین و دست و پا زدن متکلمان این دو دین در پاسخ به این ایرادات و سرانجام تسلیم و گوشه گیری دین به عنوان امری سابقا مقدس و خشن و تمامیت خواه و معارض با علم و پدید امدن دینی صرفا ایمان گرایانه نه عقل گرایانه است.

ادیانی که روزگاری ادعای آسمانی بودن کتب عهدین را داشتند حال ثابت شده است عهد عتیق 800 سال پس از حضرت موسی(ع) و عهد جدید 80 سال بعد از حضرت عیسی(ع) تدوین شده است به علاوه آثار نگارش چند نفر در هر کتاب مشهود است.


حال این ایرادات پس از به زانو درآوردن یهود و مسیحیت ، به سراغ اسلام امده است غافل از اینکه اسلام دین محرف و کتابش تالیف بشر نیست. لذا شناخت منبع این اشکالات و چرایی طرح آنها و هدف از طرح آنها توسط فیلسوفان دین غربی، قدم اول در پاسخ به این سوالات است

اما اشکالی که ما در فهم قران داریم مشاهده بخشی قران هستش

وقتی با یک معجزه هماهنگ طرف هستیم یعنی یه چیزی شبیه یک مدار الکتریکیه

نمیشه از یه بخشیش استنباط کرد و بقیه رو ندید

چرایی یک ایه باید با چرایی کل قران دیده شه و مجزا دیده نشه


جزء نگری گاهی منجر به بی دینی محض میشه و گاهی منجر به اوج افراط داعش میشه که هردو ادعای دین و اسلام دارن


پ.ن3:

جواب داوود روز بعد:

سلام داداش، بنظرم جوابهایی ک استاد امید خان دادند خیلی کافی و وافی بود و هرکسی ک مغرض نباشه و جویای حق باشه براش کافیه خیلی جواب پرمغز و خوبی بود.....من سعی مکنم جواب نغضی تا حلی ......بیایم باهم به آیاتی ک مستشکل بیان کرده تا مچ گیری کنه به دقت توجه کنیم تا خدا چ خواهد؟؟؟؟

سوره ابراهیم آیه4-------(ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر به زبان قومش) اولین اشکال من به مستشکل ک سعی کرده با زیرکی اشکال خود را به پیش برد این است ک ترجمه را جوری بیان کرده ک خود میخواهد و دنبال هموست،ترجمه این آیه چیزی نیست ک او گفته  بلکه ترجمه چیزی است ک حقیر اشاره کردم،   حال سوال این است اگر پیامبری به زبان انگلیسی برای قوم عرب زبان فرستاده میشد چ میشد؟؟؟؟؟آیا همین امر نشان از حکمت خداوند نیست؟؟؟  و این این امر اصلا به این نکته اشاره ندارد ک وقتی پیامبری برای قومی با هر زبانی فرستاده میشود فقط و خاصة مخصوص همان قوم باشد وبس ک این امر اگر بود نقض غرضی اساسی حاصل میشد چراکه خداوند سبحان قصد هدایت و سعادت تمامی ابنا بشر را دارد نه فقط کسانی  ک در دارغوزآباد سفلی زیست میکنند...

و بازهم اشاره میکنم به جوابی ک حضرت امید دادند ک اصلا زبان دین دخیل در این مباحث نمیشود واساسا ربطی به این موضوعات ندارد و این زیرکی و البته غرض ورزی مستشکل را میرساند ک سعی در قلقلک دادن مخاطب دارد ک نژاد خود را حجاب درک متن و حقاق قرآن کند// سوال من از مستشکل این است شما ک میگویی قررآن برای عرب زبان  هاست چراکه عربی است و ما فارس و در این زبان نمیکنیم و 10 سال باید وقت گذاریم تا فققط عربی یاد بگیریم، آیا جناب مستشکل کتاب پبامبر فارس زبان اشو زرتشت همان اوستا را دیده اید؟؟؟؟ بنده تورق کرده ام و ب جد میتوان بگویم برای فهم کلمات این کتاب یقیقا سالهاس سال باید وقت گذاشت چرا ک خوب میدانید هزاران سال قبل از میلاد مسیح اشوزرتشت پیامبرخدا بود خوب زبان فارسی دراونموقع چگونه بود؟؟؟؟؟

آیه بعد شعرا 198 و 199 این ایه در بیان این موضوع است ک جهالت و حماقت عربان آن زمان را برساند ک در اوج جهالت و حماقت بودند--- خوب آیا این دلیلی بر این است ک حال ک قرآن ب زبان عربی نازل شده ما نیز بسان عرب ها عمل کنیم و آن را نپذیریم؟؟؟؟؟یعنی خود را به جهالت و ماقت بزنیم و از حق و هدایت گریزان باشیم؟؟؟ پس چ فرقی است بین عرب جاهلی و ایرانی یکتا پرست و البته جویای حق


آیه بعد نیز به همین صورت بپیش گفته است(فصلت 44) وبازهم زیرکی مستشکل و البته غرضی نهفته-------آیا اینکه اعراب جاهلی نمیپذیرفتند ک قرانی غیر عربی را حقی برای غیرعرب زبان صادر میکند ک قرآنی عربی را نپذیرند؟؟؟؟این گفته شما براساس کدام منطق و قانون است؟؟؟؟؟

و اما آیه بعد سئره مبارکه شوری7 —-(واینگونه قرآنی فصیح و گویا را برتو وحی کردیم تا ام القری و کسانی ک گرد آن هستند را انذار کنی(و آنها را از روزی ک همگان در آن روز جمع میشوند ) ک هیچ شک و تردیدی درآن نیست بیم دهی)----وبازهم زیرکی مستشکل ک با زرنگی و البته غرضی ک گفتم سعی در منحرف کردن اذهان دارد چرا که قسمت مهم این آیع را نیاورده تا به مقصد خود برسد--دراین آیه نکته ظریفی وجود دارد ک یه قشنگی ضمیر "ها" در حولها ک اشاره به تمام جهانیان دارد را تفسیر میکند و آن هم قسمت بعدی آیه هست ک مستشکل از ذکر آن خودداری کرده است وآن اینکه خدای سبحان میفرماید برای یوم الجمع یعنی همه ی جهان و ابناء بشر مگر نه اینکه در روز قیامت تمامی جهانیان از اول خلقت تا آخرخلقت جمع میشوند تا ب حسابشان رسیده شود پس مشخص میشود ک منظور از پیرامون ام القری تمامی جهان را شامل میشود نه فقط یک کیلومتری مکه را-----


آیه بعدی یعنی آیه 92 سوره انعام هم دارای نکته زیبایی است و آن اینکه دراین آیه خدای سبحان میفرماید این قران را بر فروفرستادیم تا ام القری و هرکس پیرامون آن را هشدار دهی آیا هشدار شهر و یا منطقه معنا دارد؟؟خیر پس اشاره به مردم آن شهر و منطقه و مردم پیرامون آن را دارد ک میدانیم مردم اسم جمع است پس به زیبایی تمامی کسانی ک پیرامون مکه زیست میکنند و به آنها مردم گفته میشود یعنی تمامی جهانیان را شامل میشود نه فقط مردمی در حیطع ای خاص را...فتامل


و اما بعد در اینجای شبهه مسشکل رو ح و قصد پلید خود را با توهین به رحمة للعالمین مشخص و نمایان میکند قصد در این دارد ک بیان کند اصلا قرآن وی الهی نیست و ساخته دست بشر و خود رسول الله است ک این نکته بماند تا ب وقتش-----خوب آیه ی اصلی همین آیه هست ک جناب مستشکل تمامی نقشه های از پیش ریخته خود را با این آیه نقش بر آب میبیند و بخاطر همین هم با توهین و اشاره به اینکه تولید میشود سعی در تخریب این آیه دارد ک زهس خیال باطل.....چطور مستشکل برای اینکه بفهماند این قرآن فقط برای عرب زبانهاست به آیات قرآن استشهاد میکند ولی وقتی این آیه را در  قرآن میبیند ک مفسر بقیه آیات فوق الذکر است سعی در تخریب این آیه دارد تا به هدف خود برسد----خیر همانطور ک گفتم این آیه شریفه بحکم یفسر بعضها من بعض مفسر بقیه آیات هست و مشخص میکند  ک این قرآن برای تمامی جهانیان مایه هدایت و شفا و سعادت دنیا وآخرت میباشد و اینکه چرا ب زبان دیگری نازل شده است دلیلی برا ین نیست ک فقط برای همان قوم با همان زبان باشد///


در پایان به نکته ای اشاره میکنم شاید مورد قبول افتد همان نکته ای ک استادم جناب امید خان اشاره کردند ک قرآن را باید به تمامیت آن ایمان داشت و آیاتش را مفسر یکدیگر دانست و به کل آن استناد کرد نع به جزء خاصی از آن ، نمیشود ک نومن ببعض بود و نکفر ببعض ک اگر چنین شد یقینا همین قرآن ک مایه هدایت است به گفته خود خدا در  همین قران میشود مایه ضلالت و گمراهی...

ولا یزید الظالمین الا خسارا

ولا تزد الظالمین الا ضلالا

این قرآن میشود ک مایه گمراهی و خسارت هم باشد

یاعلی

  • ۹۴/۱۰/۱۵
  • سیدمحسن