...تا أوابی حفیظ

...تا أوابی حفیظ

ترتیب زمانی نوشته ها را از بایگانی ماهانه بیابید
......................................................................
آن که او به غمت دل بندد چون من کیست؟

ناز تو یا ... بیش از این بهر چیست؟

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

دوران گذار به غرب

جمعه, ۱ خرداد ۱۳۹۴، ۰۱:۱۸ ق.ظ

یا من علی کل شیئ قدیر

زیاد تو دانشگاه از این حرف ها اونم با آب و تاب و مبالغه می شنوم که جامعه سنتی ایرانی در حال گذار به غرب است و دیگر هیچ، غیرمذهبی ها که چه با هیجان نقل می کنند گویا به منتهای آرزوی خویش نزدیک شده اند، بماند

اخیرا یکی از مسئولین کشور گفته:

«هشت نشانه از تئوری گذار به غرب، در کشور شناسایی شده که شامل مواردی همچون افزایش سن ازدواج، افزایش سقط جنین، افزایش طلاق، افزایش فرزندان نامشروع، زندگی غیرشرعی زوجین، تاخیر در فرزندآوری و  کاهش باروری و اعتیاد است.» 

خوب کدوم منصف واقع بینی ست که اینها را ندیده باشه یا بتدریج فراگیرشدن آن ها را در شهرهای بزرگ ایران لمس نکرده و بتواند اصل موضوع را رد کند؟

اینجا قصد نقد یا تحلیل این نظریات دوران گذار را ندارم و اصلا خیلی هم جامعه شناسی بلد نیستم اما هر حقیقت طلب با انصاف را فقط به چند نکته ارجاع میدهم، اینجا روی بحث  با تفکری ست که این شاخصه ها را در تقابل با مذهبی بودن جامعه ی ایرانی قرار می دهد و برای کل جامعه حکم می راند. در حقیقت این تاملی ست بر ادعای افزایش دین گریزی ایرانی ها در سایه ی تئوری گذار، این ها نظریات و افکار خودمه و دیگر هیچ، پس ممکنه خیلی دقیق و علمی نباشه

قبول که جامعه در حال تغییر سریع و جهت مند بسمت غربی شدن است اما القای فراگیر شدن در تمام جامعه را ولو به 500 سال آینده هرگز نمی پذیرم، چرا؟

قسمی از جامعه با آغوش باز این گذار و دستاوردهای آن را می پذیرند(مانند طیفی از اهالی موسیقی، هنرمندان و بازیگران، مرفهین بی دین و ظاهرا بی درد!، ....) اما قسمی ناخودآگاه مبتلای آن هستند و نتایج نهایی غربیت را إن شاء خداوند در جان خویش پیاده نخواهند کرد (مثل من و احتمالا توی بچه مذهبی که شلوار لی می پوشیم و فست فود هم میزنیم اما عاشورا و دعا کمیل و روزه مستحبی و انتظار ماه رجب و إحیای نیمه شعبان و امام رضا و ... هم) و قسمی دیگر بسیار مقاوم خواهند ماند چون مبانی دینی خوبی برای خود ساخته اند و با دین مبین اسلام  (واقعا مبین) و خوشکلترین مذهب عالم (شیعه اثنی عشری که رعایت جوجه گنجشک در لانه هم کرده چه برسه به برنامه ی زندگی انسان ها) دارن عشق می کنند، تو پرانتز اینکه اساسا از این دنیای هزار رنگ و این عروس در عقد بسی داماد فقط و فقط مومن لذت و حظ وافی وکافی را می بره و بس. این طیف مومن مجاهد  هم در تفکر و هم عمل دست از جبهه گیری برنداشته و به مبارزه ی اعتقادی همچنان معتقدند و اتفاقا بدلیل اعتقاد راسخ به ظهور حضرت حجت خود را از همین حالا پیروز می دانند ولو 80 درصد جامعه مثلا قربانی بشن

باور پذیرش این که جامعه ایرانی مثل لبنان در حال چند قطبی شدن هست (حداقل و در  تقریب کاملا rough دو قطبی مذهبی و غیرمذهبی) بسیار آسان تر است و دلایل آن مشهود تا این که بپذیریم کلا همه ی ملت هوای دیگری دارند. ضمنا این نکته هم باید اضاف کرد که همه حالت های غربی شدن بنا نیست الزاما در تقابل با دین قرار بگیرد هرچند با توجه به مباحث شاکله در قرآن و سبک زندگی که رهبری تئوریزه کرده اند نباید از اثر ظاهر بر باطن غافل بود

حرف من اینه که  اون 8 مورد مذکور و موارد متعدد دیگه را باید و باید در کنار دیگر تغییرات شگرف جامعه در سال های اخیر گذاشت و همه را یکجا دید تا نه افراط "همچی در حال نابودی ست ساتان و صهیون چقد خوشبختن" پیش بیاد نه توهم اینکه "درصد انسان های مذهبی سنتی همچنان مثل 100 سال پیش هست و هیچ نگرانی نیست و برین حال کنید و بقولی همچی آرومه ما مذهبی ها چقد....".

برای مثال اونی که فقط گسترش بدحجابی را می بینه غافل از افزایش دختران جوانی ست که در بهترین زیبایی شیفته چادرند چرا که اولی (بدحجابی) ظهور و بروز بیشتری در جامعه داره و ناخودگاه و بسادگی تبرج  به چشم میاد اما دومی (حجاب در حد اعلای آن) را باید دید! 

 غوغای اربعین سیدالشهدا که حداقل 30 درصد ایرانی هستند، اعتکاف احتمالا میلیونی جوانان ایرانی، ظهور دهه هفتادی فوق العاده متدین و معتقد، عطش بی نظیر نسل امروزی به عرفان ناب و معارف بلند شیعی که هرگز در تمام دوران غیبت سابقه تا به این حد نداشته (و اتفاقا ریشه ی  به دام عرفان های کاذب افتادن جوانان همین منشأ مقدس ست هرچند راه غلط و ویران کننده ست)  از تحولات دیگرِ جامعه ی ایرانی ست  درکنار اون 8 تا

پ.ن: بنظر می رسد در آستانه ی ظهور خوبها خوبتر، بدها بدتر دارن میشن باید انتخاب کنیم و گرنه انتخاب میشیم، 

نتیجتا:

 خدایا فقد هربت الیک...، همین


  • ۹۴/۰۳/۰۱
  • سیدمحسن