تابستان خود را چگونه گذراندید؟
شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۵۴ ب.ظ
بعیده دهه شصتی باشه کسی و برای این موضوع به اجبار انشایی ننوشته باشه. اونوقتا یکم دروغ قاطیش میکردم تا روم بشه سرکلاس برای دیگران بخوانم. الان آب از سرم گذشته و رسوای دو عالمم. مهم نیست. حقیقت را میگویم، اما با این وجود دروغ نباید راست نشاید. بعضی از چیزها را فقط و فقط باید بخدا گفت وبس. حتی اگر احدی نخواند ابتدای تابستان سال آینده مرا خواندن داره این سطورات چه خواندنی.
به نام خدا
موضوع: تابستان خود را چگونه گذراندید؟
...
...
آقا اجازه ببخشید مگه اصلا تابستون شده که ازما انشاء میخوای؟ اگه اینجوره بگو تابستان کی آمد و کی رفت؟ مگه میشه تابستانی که من از خرداد با دهها برنامه پُرش کرده بودم و حسابی بهش نیاز داشتم اومده باشه و گذشته باشه و من نفهمیده باشم. نه باور نمی کنم، تابستان در راه است. من امیدورام به بهینه سازی ساعات عمرم در این تابستان برای اولین بار.پ.ن1: کلا پشیمون شدم از نوشتن. یعنی نوشتم و پاک کردم. اعصابم خورد شد، موضوع را جور دیگه ای بستم.
پ.ن2: امیدواری از جنس امیدهای ده سال گذشته، بی برنامه و بی نظم و بی تلاش در انتظار معجزه.
- ۹۳/۰۶/۲۹